این موزه که در شرق مرکز شهر واقع شده، به خاطر وجود کاشیهای تزئینیاش ارزش زیادی برای بازدید دارد. نمایشگاه دائمی این موزه، تحولات کاشی سازی عصر مورها را طی تأثیرات اسپانیا و ظهور سبک خاص خود پرتغال دنبال میکند. آثار این مجموعه با تقدم تاریخی به نمایش گذاشته شدهاند، برخی از نمونههای قدیمیتر از قرن ۱۵ بوده و به صورت صفحات کامل و با طرحهای پیچیده و رنگهای زنده برای بازدید قرار داده شدهاند. کاشیکاری پرتغال به طور خاص بیشتر از کاشیهای آبی و سفید آشنایش شناخته میشود و یکی از شاخصترین آثار برجسته این مجموعه، پانورامای ۳۶ متری از لیسبون قبل از زلزله است.
این موزه به خاطر آثار هنری هنرمند معروف «پیکاسو» مشهور است. حتی اگر از علاقهمندان به آثار او نیستید، بازدید از این موزه و آشنایی با این هنرمند تاثیرگذار قرن بیستم، خالی از لطف نخواهد بود. به علاوه، بیشتر از ۳۰۰۰ اثر هنری در این موزه به نمایش در آمده است که بدون شک از دیدن آنها لذت خواهید برد.
این روستا در سال ۱۹۲۹ برای نمایشگاه ملی بارسلون ساخته شد تا تنوع معماری اسپانیا را به رخ همگان بکشد و ۱۳ ماه بعد به اتمام رسید. این جاذبه چیزی بین یک موزهی رو باز و پارکی تفریحی است.
در این نمایش آبی رنگارنگ مثل کودکان از خود بیخود شوید. نمایش آب با موسیقی هماهنگ شده است. موسیقی نیز به طور منظم و به نسبت فصل عوض میشود. با توجه به اینکه آبنما در جلوی (Palau Nacional) قرار گرفته، تماشایش واقعا نفسگیر است.
کلیسای «ساگرادا فامیلیا» یک کلیسای شگفتانگیز و منحصر به فرد در بارسلونای اسپانیا است. اگر در اسپانیا فقط برای بازدید از یک مکان وقت داشتید، این مکان باید «ساگرادا فامیلیا» (خانواده مقدس) باشد.
کلیسای ساگرادا فامیلیا با قامتی افراشته، اوج شکوه و عظمت را به بیننده القا خواهد کرد. این کلیسا هنوز هم بعد از ۱۳۰ سال تحت بازسازی است. زمانی که ساخت آن تمام شود، بلندترین برج آن یک و نیم برابر بلندتر از برج فعلی میشود. شاید این سازه نیمه تمام باشد اما سالانه حدود ۲/۸ میلیون نفر را به خود جذب کرده و پربازدیدترین یادمان تاریخی اسپانیا به شمار میرود. یکی از مهمترین بازدیدکنندگان آن پاپ بندیکت شانزدهم بود که کلیسا را طی جشن بزرگی در نوامبر سال ۲۰۱۰ تقدیس کرد.
کلیسای «ساگرادا فامیلیا» تمام فکر آنتونی گائودی، معمار آن را گرفته بود. این بنا به سفارش جامعه محافظهکار و به عنوان کفارهای برای گناهان مدرنیته شهر ساخته شد. گائودی تکمیل کردن آن را مانند مأموریت الهی خود میدانست. زمانی که بودجه ساخت بنا تمام شد، وی از جیب خود برای ادامه پروژه خرج میکرد و در سالهای آخر زندگیاش از درخواست کمک از کسانی که فکر میکرد علاقهمند باشند هیچ ابایی نداشت.
گائودی کلیسایی به طول ۹۵ متر و عرض ۶۰ متر بنا نهاد که گنجایش ۱۳,۰۰۰ نفر را داشت و برج مرکزیاش با ۱۷۰ متر ارتفاع در بالای بازویی قرار میگرفت. او که با استفاده از خطوط راست مخالف بود (وی اعتقاد داشت هیچ خط راستی در طبیعت وجود ندارد)، به برجهایش انحنایی داد که آن را از قلل عجیب کوهستان مقدس «مونتسِرات» (Montserrat) الهام گرفته بود که در خارج بارسلونا قرار دارند. در ادامه این برجها را با مجسمههایی در هم پیچیده تزئین کرد که گویی قسمتهای اضافی سنگ هستند.
در زمان مرگ گائودی، تنها سردابه، دیوارهای بخش خطابه، یک ورودی و یکی از برجها کامل شده بود. سه برج دیگر در سال ۱۹۳۰ اضافه شده و ورودی شمال شرقی را تکمیل کردند. در سال ۱۹۳۶ در طی جریان جنگهای داخلی، گروهی از آنارشیستها فضای داخلی شامل کارگاهها، نقشهها و مدلها را آتش زده و ویران کردند. کار دوباره در سال ۱۹۵۲ آغاز شد اما اختلافات همواره باعث کند شدن روند بودند.
مخالفان ادامه پروژه ادعا میکنند مدل کامپیوتریای که بر اساس قسمت کوچک نقشه باقیمانده گائودی از آشوب آنارشیستها ساخته شده منجر به ساخت یک هیولا میشود که کمترین شباهتی به نقشهها و سبک گائودی ندارد. این بحثها به نظر میرسد که همواره ادامه داشته و هیچ نتیجهای در بر نداشته باشند. چه از نتیجه کاری که دارد صورت میگیرد خوشمان بیاید یا از آن متنفر باشیم، شگفتی و شکوهی که این بنای عظیم در بیننده بیدار میکند غیرقابل انکار است. زمان تخمین زده شده برای اتمام پروژه ساخت کلیسا بین دهه ۲۰۲۰ تا دهه ۲۰۴۰ متغیر است. هر چند قبل از رسیدن به این تاریخ بخشهای قدیمیتر بنا نیاز به بازسازیهایی خواهند داشت.
روبروی سر در ورودی «مصائب مسیح»، مدرسه گائودی، یکی از گوهرهای سادهتر وی قرار دارد. گائودی این بنا را به عنوان یک مدرسه کودکان ساخت و معماری آن به گونهای طراحی شده که تا به امروز هم افسون و زیبایی خاص خود را حفظ کرده است. سر در ورودی «شکوه و افتخار» هنوز در حال ساخت بوده و آن هم مانند بقیه با چهار برج بلند تاجگذاری میشود که در نهایت تعداد دوازده برج به نشانی از دوازده حواری مسیح را تشکیل میدهند. برج مرکزی ۱۷۰ متری نیز نمادی از خود مسیح در نظر گرفته شده است. پنج برج دیگر نمادی از مریم مقدس و چهار قدیس هستند. امروزه فقط هشت عدد از این برجها کامل شدهاند. گائودی در نظر داشت تا این ورودی، باشکوهترین ورودی کلیسا باشد.
در طبقه زیر همکف میتوان موزه گائودی را بازدید کرد که موارد جالب توجهی از زندگی و سایر آثار او، به همراه مدلها و عکسهایی از کلیسا را به نمایش گذاشته است. تالار جانبیای که به سمت شرق انتهای موزه میرود، شما را به منظرهای از سردابه سادهای هدایت خواهد کرد که پیکر این نابغه در آن دفن شد. هر چند این بنا هنوز کامل نشده، اما در سال ۱۹۸۴ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. این افتخار بیشتر به سبب معماری بیهمتای گائودی و توانایی او برای خلق چنین اثر هنری و نوآورانهای نصیب کلیسا شد. «ساگرادا فامیلیا» یکی از هفت اثر این نابغه معماری است که در این فهرست به چشم میخورد.
کلیسای جامع نتردام (نوتردام) یکی از عالیترین نمونههای معماری گوتیک فرانسه بوده و در کنار برج ایفل، یکی از مشهورترین آثار تاریخی و نقاط برجسته شهر پاریس نیز محسوب میشود.
این کلیسا که در ایل دو لا سیته (Île de la Cité) -جزیرهای واقع در رودخانه سن- قرار دارد، به دستور موریس دو سولی (Maurice de Sully) و کمی بعد از انتصابش به مقام اسقف پاریس در سال ۱۱۶۰ ساخته شد. هر چند قسمت اعظم بنا قبل از مرگ وی در سال ۱۱۹۶ تکمیل گشت، کل روند ساخت آن دو قرن به طول انجامید. کلیسای جامع نتردام به خاطر طبیعتگرایی مجسمههای گوتیکی و همچنین آثار عالی ویترای (شیشههای رنگی)، نمایانگر رشد و توسعهای میباشد که طی دوران قبلی معماری رومانسک و مجسمهسازی رومانسک شکل گرفت. در حین مرحله رادیکال انقلاب فرانسه (دهه ۱۷۹۰) خسارتهای قابل توجهی به کلیسا وارد شد که بعدها در اواسط دهه ۱۸۴۰ تحت نوسازی وسیعی با نظارت متخصص بازسازی، اوژن ویوله لودوک (Eugene Viollet-le-Duc) قرار گرفت. در سال ۱۹۹۱ این بنا به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد.
پروژه ساخت کلیسا در سال ۱۱۶۳ بعد از اینکه پاپ الکساندر سوم ایده ساخت یک کلیسای جامع جدید را بنا نهاد شروع شد. در زمان مرگ اسقف موریس دو سولی در سال ۱۱۹۶، بخشهای زیادی از کلیسا تکمیل شده بودند و سالن اصلی نیز در حال اتمام بود. در سال ۱۲۰۰ کار بروی ضلع غربی آغاز گشت که شامل پنجره مدور بزرگ و برجها میشد و همگی در حوالی سال ۱۲۵۰ به انجام رسیدند. همچنین در دهه ۱۲۵۰ بازوییهای کلیسا توسط معمارهایی به نام ژان دوشِل (Jean de Chelles) و پیر دو مونتروی (Pierre de Montreuil)، به سبک جدیدی از معماری گوتیک تغییر شکل یافتند. عناصر باقیمانده دیگر نیز به مرور طی قرن بعدی کامل شدند.
بنای کلیسا ۱۲۸ متر طول و سالن اصلی آن ۱۲ متر عرض دارد. نقشه صلیبیشکل، سالن مرتفع، بازویی و برج، از معماری رومانسک قرن ۱۱ وام گرفتهشدهاند، اما طاقهای نوکتیز و سقف شیاردار آن کاملاً گوتیکی هستند. کلیسای نتردام در واقع اولین کلیسای جامعی بود که در آن از پشتبندهای مایل بیرونی برای حمایت از دیوارهای بلند استفادهشده بود. این پشتبندها از اول در معماری بنا در نظر گرفته نشده بودند، بلکه بعد از مشاهده ترک و شکستگی دیوارهای نازک بالا تحت فشار وزن سقف به آن اضافه شدند. علاوه بر پشتبندها، ستونهای متعدد دیگری نیز برای این منظور در نظر گرفته شد. یکی از علل شهرت نتردام، مجسمههای بیرونی و ناودانهایی از موجودات عجیب بودند که به عنوان ستونهای حمایتی ولولههای خروج آب باران نیز کاربرد داشتند.
سر در ورودی استوار و محکم نتردام با تندیسهای سنگی بسیار زیادی تزئین شده که تمرکزشان بیشتر در درب مرکزی که روز قضاوت را به تصویر کشیده به چشم میخورد. طراحی قسمت ورودی با نوارهای افقی تزئینات، به ایجاد تعادل بین برجهای مرتفع ۶۹ متری کمک زیادی میکند.
ورودیهای قسمت بازویی کلیسا با نقش برجستههای عالی و بیبدیلی تزئین شدهاند. درب جنوبی تصویری از زندگی استفان مقدس به همراه سایر قدیسین منطقه را به نمایش میگذارد، در حالی که در تزئینات درب شمالی، تصاویری از کودکی مسیح و قصهای از تئوفیلوس کار شده است.
خیابان شانزلیزه تقریباً یکی از معروفترین خیابانهای جهان است. بسیاری از مردم حتی آن را «زیباترین خیابان جهان» مینامند.
این خیابان از طاق نصرت شروع شده و تا میدان کنکورد ادامه دارد. شانزلیزه و مناطق اطرافش را در زمان بازدیدتان از پاریس از دست ندهید. میتوانید بهترین گزینههای خرید، غذا و سرگرمی و همچنین مناظر و یادمانهای تاریخی برای علاقهمندان معماری را در اینجا بیابید.
خیابان شانزلیزه قطعاً معروفترین خیابان پاریس است، اما عنوان «زیباترین» جای تردید دارد، زیرا که رقابت در این حیطه بسیار تنگاتنگ میباشد. این خیابان دو کیلومتری که در بین میدان کنکورد و طاق پیروزی قرار گرفته، در نزدیکی میدان کنکورد یعنی قسمت شرقی بسیار سبز بوده ولی در ناحیه طاق نصرت بیشتر مراکزی برای خرید و تفریح در آن به چشم میخورد. از خیابانهای فرعی معروف اینجا میتوان به خیابان مونتنْی (Montaigne)، یکی از لوکسترین خیابانهای پاریس اشاره کرد.
اکثر افرادی که به این خیابان و همسایگیاش قدم میگذارند، سه دلیل اصلی دارند: خرید، رستورانها و سرگرمی. در شانزلیزه مهم نیست که چه فصلی باشد، زیرا همواره چیزی برای تماشا در آن وجود دارد:
اگر به دنبال تجربه فرهنگ و معماری هستید، گراند پَله (Grand Palais) و پتی پَله (Petit Palais) را امتحان کنید. طاق پیروزی و میدان کنکورد هم جزو مواردی هستند که باید حتماً بازدید کنید. عمارت لا پائیوا (La Païva) نیز یکی از گوهرهای معماری است. ساختمان سیتروئن نیز از نمونههای مدرن معماری به شمار میرود.
ناحیه خیابان شانزلیزه پر از مغازههای لوکس پوشاک و نمایشگاههای ماشین بوده و تقریباً میتوان آن را بهشت خرید به شمار آورد. از بوتیکهای فروش سوغاتی تا مجللترین مغازههای مد و جواهرآلات (کارتیه، لویی ویتون و ...) در اینجا پیدا میشود و هر کسی با هر بودجهای میتواند یک خرید خوب را در آن تجربه کند.
گزینههایی که برای رستوران و صرف غذا پیش رویتان دارید نیز به همان اندازه فروشگاهها گسترده و متنوع هستند. از یک ساندویچ ساده در پل (Paul) یا بریوش دوره (Brioche Dorée) گرفته تا یک وعده از بهترین غذاهای فرانسوی در رستورانهای مجللی چون لو دیَن (Le Diane) یا آتلیه دو جوئل روبوشون (l’Atelier de Joël Robuchonn) گزینههایی هستند که میتوانید انتخاب کنید.
در سال ۱۶۶۴، جایی که زمانی یک تالاب بود، به یک باغ سرسبز به نام گراند کور (Grand Cours) تبدیل شد که از انتهای غربی باغ تویلری به سمت غرب امتداد پیدا میکرد. در طی سالهای بعد سازههای دیگری نیز به آن افزوده شده و خیابانهای باریک جدیدی در سال ۱۷۲۳ ساخته شدند (خیابانهای مونتنی و فرانکلین روزولت امروزی) و میدان لویی پانزدهم یا همان میدان کنکورد نیز در سال ۱۷۵۵ پیریزی شد. اما شهرت و محبوبیت منطقه با ساخت طاق نصرت در سال ۱۸۳۶ افزایش پیدا کرد. فردی به نام «هیتْروف» که یک معمار شهرسازی بود، خیابانها را در سال ۱۸۴۰ سنگفرش کرده و آنها را با چراغ نورپردازی کرد. در واقع بعد از نمایشگاههای جهانی بود که شانزلیزه تبدیل به یک «شو روم» به صورت امروزیاش شد.
شاید شانزلیزه یک خیابان مسحور کننده نباشد اما خیابانی جذاب و جالب توجه است. منطقه حول این خیابان، بهترین مغازهها، رستورانها، معماری و سرگرمیهایی که میتوانید در پایتخت فرانسه تجربه کنید را به شما پیشنهاد میکند. اگرچه راحتی و آرامش سایر محلههای پاریس مانند ماره و مونمارتر یا محله لاتین را نمیتوان در آن دید، اما پرستیژ و زیبایی خاص آن شما را به تجربهای بینظیر دعوت خواهد کرد.