شهر ریودوژانیرو در بین کوهها و دریا واقع شده و به قدری تماشایی است که یونسکو در سایت میراث جهانی از ریو بهعنوان مکانی فوقالعاده زیبا در میان بزرگترین شهرهای دنیا نام برده است. چنین تحسین و تمجیدی از سوی سازمان یونسکو صرفاً به دلیل مناظر طبیعی نیست بلکه چشمانداز فرهنگی شهری و ترکیب معماری و فضای سبز ریو بیانگر رشد شهری آن میباشد.
ریودوژانیرو دومین شهر بزرگ برزیل است که در بین سالهای ۱۷۶۳ تا ۱۹۶۰، زمانی که برزیلیا (پایتخت کنونی برزیل) شکل گرفت، پایتخت این کشور به شمار میرفت. این شهر توسط استعمارگران پرتغالی در اواسط دههی ۱۵۰۰ پایهگذاری شد و بهعنوان بندرگاه و مسیری برای حمل و نقل طلا از معادن داخلی کشور مورد استفاده قرار گرفت. در طول تاریخ این کشور، به نظر میرسید که ریو همواره از منابع و داراییهای طبیعی خود آگاه بوده است؛ کوههای سر به فلک کشیدهی پشت شهر، کوه کله قندی شوگر لوف (Sugar Loaf) که بر فراز بندر آن قد برافراشته است و سواحل طویل هلالی شکل آن که همگی جزو برترین جاذبههای گردشگری آن در تور برزیل محسوب میشوند. این چشماندازهای بینظیر در کنار ساختمانهای باشکوهی که هر یک به دورهای از تاریخ ریو تعلق دارند، در توسعهی این شهر به عنوان مقصد اصلی تور برزیل نقش به سزایی داشتهاند.
برجستهترین، بهترین و شناخته شدهترین مشخصه ریودوژانیرو، قله سنگی شوگِر لوف است که در ارتفاع ۳۹۴ متری از سطح بندر قرار دارد. این کوه کلهقندی در نقطهای از زمین قرار گرفته و در امتداد بندر کشیده شده و از طریق مسیر خاکی باریکی به شهر متصل شده است. میتوان با استفاده از تله کابین از مبدأ «پراسا جنرال تیبرسو» (Praça General Tibúrcio) تا بالای قلهی کم ارتفاعی به نام «مورو دا اورکا» (Morro da Urca) که از دومین مسیر کابلی تا قلهی شوگر لوف کشیده شده حرکت کنید. از این منطقه شما میتوانید تمام سواحل کوهستانی، خلیج و جزایرش را دور تا دور احاطه کرده است، تماشا کنید. در قسمت زیرین این منطقه، ساحلی به امتداد صد متر با نام «پرایا دا اورکا» (Praia da Urca) به چشم میخورد که در نزدیکی مرکز اصلی ریو، در میان تپه «مورو کارا دو کائو» (Cara de Cão) و کوه شوگر لوف قرار گرفته است.
بر فراز تپه «کارا دو کائو» سه قلعه نظامی قرار دارد که از این میان تنها بازدید از قلعهی ستارهای شکل «سائو جائو» (São João) که متعلق به قرن شانزدهم میباشد برای عموم آزاد است.
بزرگترین شهر آمریکای جنوبی به وسیله رودخانههایی احاطه شده که به درون فلات میریزند. تقریباً از زمان ایجاد شهر در سال 1554 میلادی، سائوپائولو تبدیل به دروازه ورود به سرزمینهای جنوبیتر شد. کاشفانی با نام «باندریانت ها» از سائوپائولو به این مناطق جنوبی اعزام میشدند. امروزه بزرگراههای اصلی شهر در واقع همان مسیرهایی هستند که باندریانتها از آن عبور می کردند. همه میدانند که در تور برزیل این شهر استثنایی را نباید از دست بدهند.
آثار فرهنگی پرتغالی، اسپانیایی، آلمانی، آفریقایی، یهودی، عربی و ژاپنی در این شهر به خوبی در زندگی و فرهنگ مردم سائوپائولو احساس میشود؛ برای مثال وجود موزهای که به مهاجران ژاپنی اختصاص دارد، دلیلی بر این اثرگذاری است و موزه دیگری به اثر آفریقاییها بر برزیل اشاره دارد. شاید دشوارترین مسئله برای درک این شهر، اندازه بسیار وسیع آن باشد. راه خوبی که برای درک اندازه این شهر پیشنهاد میشود، مشاهده این چشم انداز وسیع از بالای برج ایتالیا در خیابان «آونیدا» است. بسیاری از جاذبه های گردشگری سائوپائولو از این چشم انداز وسیع قابل مشاهده هستند.
موزه هنر سائوپائولو که در نزد مردم محلی به «MASP» شناخته میشود، در سال 1968 گشایش یافت اما مجموعهای جامع و ممتاز از هنر غربی در آمریکای لاتین است. در این مجموعه آثاری از هنرمندان مدرن و امپرسیونیست شامل «رنوار»، «ون گوگ»، «ماتیس»، «مونه»، «دبرت»، «پیکاسو» و «میرو» در کنار 73 مجسمه برنزی اثر «دگاس» قرار دارد. با این که قدمت این آثار به دوران رنسانس میرسد، اما این موزه یکی از نخستین مجموعههایی در قاره آمریکاست که آثاری از میانه قرن 20 و متأخرتر در کنار هنر هنرمندان برزیلی را در خود جای داده است. بنای موزه توسط معمار برزیلی – ایتالیایی، «لینا بوباردی»، به صورت تلفیقی از هنر کلاسیک و مدرن طراحی شده است. این مجموعه همچنین فروشگاهی برای خرید آثار عتیقه را در روزهای یکشنبه دایر میکند و هر از گاهی میزبان کنسرتهای موسیقی است.
خانه آلبرشت دورر جایی است که این هنرمند مشهور رنسانسی از سال ۱۵۰۹ تا زمان مرگش در ۱۵۲۸ در آن زندگی میکرد. امروزه این خانه تبدیل به موزهای از زندگی و آثار وی شده است. این هنرمند به ویژه به خاطر چاپ دستیهایش بسیار شهرت داشت. از جاذبههای دیگر این حوالی میتوان به «تیِرگارتْنِر» (Tiergärtner) یک میدان کوچک قرون وسطایی و خانه قدیمی دیگری از اواخر قرن ۱۶ به نام «فِمبوهاوس» (Fembohaus) اشاره کرد که امروزه محل موزه هایمات (Heimatmuseum) با نمایشگاههایی مرتبط به تاریخ شهر شده است.
کلیسای پروتستانی سنت زیبایدوس در بین سالهای ۱۲۲۵- ۱۲۷۳ ساخته شده است. قسمت همسرایان شرقی گوتیکی ساختمان، متعلق به سال ۱۳۷۹ بوده و یکی از نقطههای فوقالعاده این بازدید به شمار میرود. در داخل بنا در ستونی در راهروی شمالی، مدونایی از سال ۱۴۲۰ دیده میشود، همینطور در قسمت همسرایان شرقی، مقبره سنت زیبایدوس از سال ۱۵۰۸، شاهکاری برنزی توسط پیتر ویشِر و پسرانش به چشم میخورد. از کلیساهای پروتستانی دیگر میتوان کلیسای قرن چهاردهمی سنت جیمز یا یاکوبز در میدان یاکوبز را نام برد.
اگر پتر کبیر میدانست ممکن است روزی که از شهر خارج میشود، کاترین علیه او شورش کند و خودش را امپراتور و ملکه روسیه بنامد، هیچوقت زمین این قصر را به نامش نمیکرد. پتر علاقهای به کاترین نداشت و در جمع او را تحقیر میکرد. کاترین هم بعد از ۱۸ سال زندگی با پتر و تحمل این وضعیت در سیوسه سالگی از غیبت پتر کبیر در پایتخت استفاده کرد و با کمک چند نفر از نزدیکانش خودش را امپراتور روسیه خواند. هرچند پتر انتظار چنین اتفاقی را نداشت اما چندان هم مقاومت نکرد و خیلی سریع استعفا داد. چند روز بعد هم نزدیکان کاترین او را مسموم کردند تا شرش برای همیشه از سر روسیه کم شود.
کاترین حدود ۳۰ سال بر روسیه حکومت کرد. در دوره سلطنت او شیوه کشاورزی اصلاح شد، اصول بانکداری رایج شد، ارتش سامان گرفت، بیمارستانها ساخته شد و بطور کلی اقتصاد کشور رونق گرفت. کاترین هم مانند همه ملکههای دیگر خودش را یک موجود برتر میدانست؛ ملکهای که در کنار هوش و جسارت فراوانش اینقدر خودرای بود که به حرف هیچکدام از مشاورانش اهمیت نمیداد. او تصمیمهای اشتباه میگرفت و در نهایت بین مردم روسیه طرفدار زیادی نداشت.
داخل قصر کاترین میتوانیم یکی از باشکوهترین معماریهای جهان را ببینیم. تالار بزرگ کاخ به نام اتاق طلایی شهرت دارد. با دیدن این تالار به این نتیجه میرسیم ادعاهایی که درباره میزان طلایی که در قصر به کار رفته میتواند درست باشد. تالار طلایی درست روبهروی ورودی کاخ است. این تالار زرین نخستین جایی است که با ورود به داخل قصر میبینیم. نور اتاق از پنجرههای بزرگ قوسیشکل تامین میشود. انعکاس نور روی دیوار زرین، روشنایی اتاق را صدچندان میکند و به دلیل همین روشنایی خیرهکننده است که به این تالار اتاق نور هم میگویند. سقف این تالار به نوعی تاریخ پیروزیهای روسیه در جنگها است. سقف بهطور کامل با طرحهایی از این جنگها پوشیده شده است.
اتاق سبز در ابتدای بخش خصوصی کاخ قرار دارد که در سال ۱۷۷۰ به دستور کاترین کبیر برای پسرش پل اول و همسرش ناتالیا اکسونیا ساخته شد. دیوارهای اتاق سبز کمرنگ است و با گچبریهای سفید رنگ تزیین شده است. مجسمههایی که به دیوار چسبیده زن و مردی با لباسهای سنتی روسیه هستند. در اطراف این مجسمهها طرح گلدانهای یونانی و درخت انگور از دیوارهای اتاق بالا رفته است. این اتاق در سال ۱۸۲۰ بر اثر آتشسوزی تقریبا از بین رفت اما به دستور امپراتور الکساندر اول دوباره قسمتهای سوخته اتاق به همان سبک گذشتهاش بازسازی شد.
هرچند نام اصلی این کاخ، کاخ کاترین است اما به خاطر شکل و شمایلش مردم به آن قصر خامهای میگویند. پتر کبیر در سال ۱۷۰۸ این منطقه را به همسرش کاترین هدیه داد. کاترین اول در سال ۱۷۱۷ دستور داد تا معماری فرانسوی بهنام «جوان فردریک» این خانه را برای استراحتگاه تابستانیاش بسازد.
بعد از مرگ کاترین این قصر به دخترش الیزابت رسید. از نظر الیزابت این قصر زیادی از مد افتاده بود. برای همین هم او در سال ۱۷۳۳ دستور داد ساختمان قدیمی را تقریبا ویران کنند و ساختمان جدیدی در سبک روکوکو بسازند؛ سبکی در ادامه سبک باروک که آن زمان طرفداران زیادی داشت. بالاخره در سال ۱۷۵۶ ساختمان جدید قصر تحویل الیزابت داده شد. اینطور میگویند که در ساختمان جدید چیزی حدود ۱۰۰ کیلوگرم طلای ناب استفاده شده است البته داستانهای زیادی درباره میزان طلایی که در ساختمان قصر استفاده شده وجود دارد. بعضیها ادعا میکنند تمام سقف این کاخ هم از طلاست.
یکی دیگر از تالارهای زیبای این کاخ، تالار پرتره است که در آن پرترههای زیبایی از کاترین، الیزابت، پتر کبیر و بقیه شاهزادگان و شاهان روسیه وجود دارد.
در طول تاریخ برخی از ثروتمندان و سیاست مداران جهت خوشگذارانی و ولخرجی استفادههای نامتعارفی از این ماده کردهاند. برای مثال میتوان به «فردریک اول» اولین پادشاه روسیه اشاره کرد. او بعد از تاجگذاری در سال ۱۷۰۱ و بازسازی قصر خود در برلین، دستور داد که از کهربا برای تکمیل دکراسیون داخلی اتاق های این قصر استفاده شود.
در این پروژه تعدادی از معماران مشهور آن زمان به کار گرفته شده و پیش بینی شد که از بیش از ۱۰۰ هزار قطعه حکاکی شده کهربا برای ۵۵ متر مربع استفاده گردد. در آن روزگار مشکلات سیاسی سبب به تعویق افتادن این طرح شد و شاه هرگز نتوانست پایان آن راببیند. پس از مرگ وی جانشین او شاه «فردریک ویلهلم اول» چندان تمایلی به انجام این پروژه نشان نداد و آن را متوقف ساخت. بنابراین پنلهای کهربا به همراه سایر وسایل ساختمانی در انباری، در شهر برلین قرار داده شد. همزمان با این اقدام، شایعاتی مبنی بر اتاقی از کهربا به گوش «پتر اول» امپراتور روس رسید. او تصمیم گرفت که بر قطعات کلکسیونی خود بیفزاید، پس در سال ۱۷۱۶ شاه فردریک ویلهلم اول را متعاقد کرد که قطعات و پنلهای کهربا را به عنوان هدیهای به او اهدا کند. در سال ۱۷۱۷ تعداد ۱۸ جعبه بزرگ بر اساس طرح مورد نظر تزار، وارد شهر سنتپترزبورگ شد. این پنلهای کهربا در طول سفر شکل خود را حفظ کرده اما به دلیل پارهای از مسایل سیاسی آن دوران، انجام این طرح در سنت پترزبورگ راکد ماند. پس از به سلطنت رسیدن الیزابت اول (دختر شاه در روسیه)، وی تصمیم گرفت اتاق کهربا را در قصر زمستانی خود برپا کند. با توجه که حجم کهرباهای موجود برای ساخت این اتاق کافی نبود، وی از پلاسترهای آیینهگون و پانلهایی به رنگ کهربا نیز در این اتاق استفاده کرد.
این اتاق سرانجام در سال ۱۷۴۵ تکمیل شده و از آن برای پذیرایی رسمی ملکه مورد استفاده قرار میگرفت. در سال ۱۷۵۵ الیزابت بنابر دلایل نامعلومی تصمیم گرفت این اتاق را به جای دیگری منتقل کند، بنابریان کلیه پنلهای مجدد جمعآوری شده و به قصر تابستانی وی انتقال یافتند. این قصر زارسکوجی سلو یا قصر کارترین نامیده شد.
تمام وسایل این اتاق از میز و صندلی گرفته تا کف و دیوارها همه با کهربا تزیین شده است. این اتاق در سال ۱۷۰۱ ساخته شده و به دلیل شکنندگی و گرانبها بودن وسایلش یک نفر تمام وقت مسئول نگهداری و مراقبت از آن بود. این اتاق به وسیله مجسمهساز معروف آلمانی آندرسن شلتر طراحی شد و بعد از آن استادکاران کهربا ساخت اتاق را ادامه دادند. در طول جنگ جهانی دوم اتاق کهربا توسط آلمانها به غارت رفت. در واقع اینطور میشود گفت که کل اتاق ناپدید شد.
درباره سرقت اتاق کهربا چندین داستان وجود دارد؛ مثلا اینکه هنرمندان شوروی در سال ۱۹۳۹ یک کپی دقیق از این مجموعه را تهیه کرده بودند بنابراین آنچه در دست ارتش آلمان بوده تنها یک کپی تقلبی است. جستوجو برای اتاق کهربا تا به حال جان بسیاری از جویندگان گنج و حتی افسران وزارت امنیت دولت آلمان شرقی را گرفته است. در سال ۱۹۸۲ دستور داده شد اتاق کهربا بازسازی شود. پروسه بازسازی نزدیک به ۲۰ سال طول کشید و بیشتر از ۱۲ میلیون دلار هزینه برداشت و اتاق کهربا بار دیگر در سال ۲۰۰۳ افتتاح شد.
اتاق سفید پذیرایی کاخ همان سبک تالار زرین را در اندازهای کوچکتر دارد. این اتاق با رنگهای سفید و آبی آرامش بیشتری نسبت به تالار طلایی دارد.
یکی دیگر از اتاقهای جذاب این کاخ اتاقی است معروف به اتاق کامرون. این اتاق به وسیله معمار محبوب کاترین، چارلز کامرون طراحی شده است. سلیقه شخصی کاترین کبیر، دیوارهای آبیرنگ و سقفهای نقاشی شده را میشود در این اتاق دید. در سال ۲۰۰۹۹ مجسمهای از الیزابت با لباس سلطنتی را در این اتاق گذاشتند. مجسمه الیزابت را مجسمهساز معروف بلژیکی، ایزابل دو بولچگواردا برای سیصدمین سالگرد تولد الیزابت ساخت. بعد از آن مجسمه الیزابت را به اتاق پرتره بردند تا در کنار پرترهها و مجسمههای خاندان سلطنتی جاخوش کند.
نخستین چیزی که وقتی وارد کاخ میشویم خودنمایی میکند، باغی سرسبز و بزرگ با یک دریاچه بزرگ در مرکزش است. این دریاچه مصنوعی به یاد پیروزی ارتش روسیه بر نیروی دریایی عثمانی در دریای سیاه ساخته شده است.