کلیسای جامع نتردام (نوتردام) یکی از عالیترین نمونههای معماری گوتیک فرانسه بوده و در کنار برج ایفل، یکی از مشهورترین آثار تاریخی و نقاط برجسته شهر پاریس نیز محسوب میشود.
این کلیسا که در ایل دو لا سیته (Île de la Cité) -جزیرهای واقع در رودخانه سن- قرار دارد، به دستور موریس دو سولی (Maurice de Sully) و کمی بعد از انتصابش به مقام اسقف پاریس در سال ۱۱۶۰ ساخته شد. هر چند قسمت اعظم بنا قبل از مرگ وی در سال ۱۱۹۶ تکمیل گشت، کل روند ساخت آن دو قرن به طول انجامید. کلیسای جامع نتردام به خاطر طبیعتگرایی مجسمههای گوتیکی و همچنین آثار عالی ویترای (شیشههای رنگی)، نمایانگر رشد و توسعهای میباشد که طی دوران قبلی معماری رومانسک و مجسمهسازی رومانسک شکل گرفت. در حین مرحله رادیکال انقلاب فرانسه (دهه ۱۷۹۰) خسارتهای قابل توجهی به کلیسا وارد شد که بعدها در اواسط دهه ۱۸۴۰ تحت نوسازی وسیعی با نظارت متخصص بازسازی، اوژن ویوله لودوک (Eugene Viollet-le-Duc) قرار گرفت. در سال ۱۹۹۱ این بنا به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد.
پروژه ساخت کلیسا در سال ۱۱۶۳ بعد از اینکه پاپ الکساندر سوم ایده ساخت یک کلیسای جامع جدید را بنا نهاد شروع شد. در زمان مرگ اسقف موریس دو سولی در سال ۱۱۹۶، بخشهای زیادی از کلیسا تکمیل شده بودند و سالن اصلی نیز در حال اتمام بود. در سال ۱۲۰۰ کار بروی ضلع غربی آغاز گشت که شامل پنجره مدور بزرگ و برجها میشد و همگی در حوالی سال ۱۲۵۰ به انجام رسیدند. همچنین در دهه ۱۲۵۰ بازوییهای کلیسا توسط معمارهایی به نام ژان دوشِل (Jean de Chelles) و پیر دو مونتروی (Pierre de Montreuil)، به سبک جدیدی از معماری گوتیک تغییر شکل یافتند. عناصر باقیمانده دیگر نیز به مرور طی قرن بعدی کامل شدند.
بنای کلیسا ۱۲۸ متر طول و سالن اصلی آن ۱۲ متر عرض دارد. نقشه صلیبیشکل، سالن مرتفع، بازویی و برج، از معماری رومانسک قرن ۱۱ وام گرفتهشدهاند، اما طاقهای نوکتیز و سقف شیاردار آن کاملاً گوتیکی هستند. کلیسای نتردام در واقع اولین کلیسای جامعی بود که در آن از پشتبندهای مایل بیرونی برای حمایت از دیوارهای بلند استفادهشده بود. این پشتبندها از اول در معماری بنا در نظر گرفته نشده بودند، بلکه بعد از مشاهده ترک و شکستگی دیوارهای نازک بالا تحت فشار وزن سقف به آن اضافه شدند. علاوه بر پشتبندها، ستونهای متعدد دیگری نیز برای این منظور در نظر گرفته شد. یکی از علل شهرت نتردام، مجسمههای بیرونی و ناودانهایی از موجودات عجیب بودند که به عنوان ستونهای حمایتی ولولههای خروج آب باران نیز کاربرد داشتند.
سر در ورودی استوار و محکم نتردام با تندیسهای سنگی بسیار زیادی تزئین شده که تمرکزشان بیشتر در درب مرکزی که روز قضاوت را به تصویر کشیده به چشم میخورد. طراحی قسمت ورودی با نوارهای افقی تزئینات، به ایجاد تعادل بین برجهای مرتفع ۶۹ متری کمک زیادی میکند.
ورودیهای قسمت بازویی کلیسا با نقش برجستههای عالی و بیبدیلی تزئین شدهاند. درب جنوبی تصویری از زندگی استفان مقدس به همراه سایر قدیسین منطقه را به نمایش میگذارد، در حالی که در تزئینات درب شمالی، تصاویری از کودکی مسیح و قصهای از تئوفیلوس کار شده است.
خیابان شانزلیزه تقریباً یکی از معروفترین خیابانهای جهان است. بسیاری از مردم حتی آن را «زیباترین خیابان جهان» مینامند.
این خیابان از طاق نصرت شروع شده و تا میدان کنکورد ادامه دارد. شانزلیزه و مناطق اطرافش را در زمان بازدیدتان از پاریس از دست ندهید. میتوانید بهترین گزینههای خرید، غذا و سرگرمی و همچنین مناظر و یادمانهای تاریخی برای علاقهمندان معماری را در اینجا بیابید.
خیابان شانزلیزه قطعاً معروفترین خیابان پاریس است، اما عنوان «زیباترین» جای تردید دارد، زیرا که رقابت در این حیطه بسیار تنگاتنگ میباشد. این خیابان دو کیلومتری که در بین میدان کنکورد و طاق پیروزی قرار گرفته، در نزدیکی میدان کنکورد یعنی قسمت شرقی بسیار سبز بوده ولی در ناحیه طاق نصرت بیشتر مراکزی برای خرید و تفریح در آن به چشم میخورد. از خیابانهای فرعی معروف اینجا میتوان به خیابان مونتنْی (Montaigne)، یکی از لوکسترین خیابانهای پاریس اشاره کرد.
اکثر افرادی که به این خیابان و همسایگیاش قدم میگذارند، سه دلیل اصلی دارند: خرید، رستورانها و سرگرمی. در شانزلیزه مهم نیست که چه فصلی باشد، زیرا همواره چیزی برای تماشا در آن وجود دارد:
اگر به دنبال تجربه فرهنگ و معماری هستید، گراند پَله (Grand Palais) و پتی پَله (Petit Palais) را امتحان کنید. طاق پیروزی و میدان کنکورد هم جزو مواردی هستند که باید حتماً بازدید کنید. عمارت لا پائیوا (La Païva) نیز یکی از گوهرهای معماری است. ساختمان سیتروئن نیز از نمونههای مدرن معماری به شمار میرود.
ناحیه خیابان شانزلیزه پر از مغازههای لوکس پوشاک و نمایشگاههای ماشین بوده و تقریباً میتوان آن را بهشت خرید به شمار آورد. از بوتیکهای فروش سوغاتی تا مجللترین مغازههای مد و جواهرآلات (کارتیه، لویی ویتون و ...) در اینجا پیدا میشود و هر کسی با هر بودجهای میتواند یک خرید خوب را در آن تجربه کند.
گزینههایی که برای رستوران و صرف غذا پیش رویتان دارید نیز به همان اندازه فروشگاهها گسترده و متنوع هستند. از یک ساندویچ ساده در پل (Paul) یا بریوش دوره (Brioche Dorée) گرفته تا یک وعده از بهترین غذاهای فرانسوی در رستورانهای مجللی چون لو دیَن (Le Diane) یا آتلیه دو جوئل روبوشون (l’Atelier de Joël Robuchonn) گزینههایی هستند که میتوانید انتخاب کنید.
در سال ۱۶۶۴، جایی که زمانی یک تالاب بود، به یک باغ سرسبز به نام گراند کور (Grand Cours) تبدیل شد که از انتهای غربی باغ تویلری به سمت غرب امتداد پیدا میکرد. در طی سالهای بعد سازههای دیگری نیز به آن افزوده شده و خیابانهای باریک جدیدی در سال ۱۷۲۳ ساخته شدند (خیابانهای مونتنی و فرانکلین روزولت امروزی) و میدان لویی پانزدهم یا همان میدان کنکورد نیز در سال ۱۷۵۵ پیریزی شد. اما شهرت و محبوبیت منطقه با ساخت طاق نصرت در سال ۱۸۳۶ افزایش پیدا کرد. فردی به نام «هیتْروف» که یک معمار شهرسازی بود، خیابانها را در سال ۱۸۴۰ سنگفرش کرده و آنها را با چراغ نورپردازی کرد. در واقع بعد از نمایشگاههای جهانی بود که شانزلیزه تبدیل به یک «شو روم» به صورت امروزیاش شد.
شاید شانزلیزه یک خیابان مسحور کننده نباشد اما خیابانی جذاب و جالب توجه است. منطقه حول این خیابان، بهترین مغازهها، رستورانها، معماری و سرگرمیهایی که میتوانید در پایتخت فرانسه تجربه کنید را به شما پیشنهاد میکند. اگرچه راحتی و آرامش سایر محلههای پاریس مانند ماره و مونمارتر یا محله لاتین را نمیتوان در آن دید، اما پرستیژ و زیبایی خاص آن شما را به تجربهای بینظیر دعوت خواهد کرد.
میدان حول مجسمه، بعد از پایین کشیدن آن، به میدان انقلاب (Place de la Révolution) تغییر نام داد. این میدان درست در نقطه مقابل میدان اعتصاب (Place de Grève) قرار داشت که میدانی برای تفریح نجیب زادگان با تماشای سلاخی شدن مجرمین به صورت زنده بود. میدان کنکورد در آن زمان درست برعکس میدان اعتصاب، جایی بود که نجیب زادگان را به خاطر جنایاتشان مجازات میکردند. تغییر نام نمادین و ارجاع به میدان اعتصاب پیامی ترسناک و ناخوشایند برای نجیب زادگان بود که بدانند چه چیزی انتظارشان را میکشد.
میدان کنکورد جایی بود که گیوتین مشهور در زمان انقلاب فرانسه در آن قرار داشت. اولین قربانی معروف آن فرزند لویی پانزدهم یعنی لویی شانزدهم بود. در ادامه نیز بسیاری از نجیب زادگان زیر تیغ گیوتین رفته و اکثر این اعدامها در مقابل جمعیت شاد و مسرور مردم صورت گرفتند. بیشترین زمان فعالیت گیوتین، در تابستان سال ۱۷۹۴ بود، دورانی که به حکومت ترس و وحشت نیز شناخته میشود. در یک ماه تابستان، بیش از ۱۴۰۰ نفر با گیوتین کشته شدند. گفته میشود که بوی خون به قدری قوی و محسوس شده بود که گله گاوها تن به عبور از آنجا نمیداد.
گیوتین یک سال بعد از دوران حکومت ترس و وحشت برچیده شد و نام میدان نیز به نام امروزیاش تغییر یافت. این تغییرات به عنوان نمادی از مصالحه ملی و پایان دادن به گذشته دهشتناک کشور صورت گرفتند. واژه فرانسوی کنکورد به معنی توافق است؛ در واقع نام میدان از انقلاب به توافق تغییر پیدا کرد.
امروزه، میدان کنکورد موارد زیادی برای پیشنهاد به گردشگران دارد. مرکز میدان با یک ستون تزئین شده (اُبِلیسْک) اشغال شده و با نگاهی نزدیکتر، متوجه میشوید که سطح آن با چیزی شبیه به هیروگلیف مصری پوشیده شده است. هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد، اما این ستون در واقع یک ابلیسک ۳۳۰۰ ساله مصری با هیروگلیفی در ستایش حکومت رامسس دوم میباشد.
سوزن کلئوپاترا یکی از دو ابلیسکی است که در سال ۱۸۲۹ توسط رهبر عثمانی و بنیانگذار مصر مدرن به فرانسه اهدا شد. این ابلیسک ۲۳ متری از گرانیت قرمز، در گذشته یکی از دو ستون ورودی معبد الاقصر مصر بوده و به همین خاطر به ابلیسک الاقصر یا «Luxor» شناخته میشود. امروزه این معبد مصری یکی از مقاصد معروف گردشگری است اما در ورودیاش تنها یک ابلیسک دارد. اگر به آنجا سفر کردید، شما نیز جزو عده بسیار معدودی خواهید بود که میدانید نیمه دیگر را کجا میتوان پیدا کرد! قسمت بالایی این ابلیسک بعد از رسیدنش به فرانسه مفقود شد، اما در سال ۱۹۹۸ دولت فرانسه یک کلاهک با ورقه طلایی برای تکمیل آن به نوکش اضافه کرد. از این ابلیسک گاهی تحت عنوان سوزن کلئوپاترا نیز یاد میشود.
همانطور که میدانید، جابهجایی این قطعه ۲۳۰ تنی طی قرن ۱۹ کار سادهای نبوده است. با نگاه نزدیکتر به شالودهای که ابلیسک روی آن قرار گرفته، بازدیدکنندگان میتوانند تصاویری را ببینند که تکنیک مورد استفاده برای حمل و نقل آن را شرح میدهد. این دردسرهای جابهجایی علتی بود که باعث شد ابلیسک دوم در مصر بماند، زیرا که وزن آن از سوزن کلئوپاترا نیز بیشتر بود.
یکی دیگر از مشخصات اصلی میدان کنکورد، دو آبنمای بزرگ آن است که توسط ژاک اینیاس هیتورف (Jacque-Ignace Hittorff) طراحی شدهاند. بررسی دقیقتر این آبنماها طرح دریاییشان را آشکار میکند. فواره جنوبی که به سن نزدیکتر است، به دریاها هدیه شده و پیکرههای آن نمایانگر اطلس و مدیترانه هستند. فواره شمالی نیز وقف رودها شده و پیکرههایش رودهای رون و راین را نشان میدهند. همان طراحی که آبنماها را خلق کرده، پیکرههایی را که در گوشههای هشتضلعی میدان کنکورد قرار دارند را نیز کارکرده است. این مجسمهها در سال ۱۸۳۶ نصب شده و نمادی از شهرهای بوردو، برِست، لیل، لیون، مارسی، نانت، روان و استراسبورگ هستند.
درست در شمال میدان کنکورد، دو ساختمان سنگی شبیه به هم که با خیابان رویال از هم جدا میشوند قرار گرفتهاند. ساختمان شرقی، وزارت نیروی دریایی بوده و ساختمان غربی هتل کلاسیک کریون (Hôtel de Crillon) است. این هتل در گذشته فرماندهان ارتش آلمان اشغالگر را طی جنگ جهانی دوم میزبانی میکرد. در کنار ساختمان هتل متوانید سفارت آمریکا را پیدا کنید.