توکیو جاذبهای قوی و بینهایت دارد. آنچه در نگاه اول به چشم میخورد گوناگونی و گستردگی شهر است. علائم نئونی، معبدهای باستانی و برجهای آسمان خراش همگی در یک شهر گردهم آمدهاند. در ناحیه مترو بیش از ۳۵ میلیون جمعیت حضور دارد: به این میماند که دو-سوم جمعیت بریتانیا را در یک شهر قرار دهی و انتظار داشته باشی که قطارها به موقع حرکت کنند و ترافیک روان باشد.
آن دوران اوایل نویسندگی من بود و جای تعجب ندارد که رمان «Blue Light Yokohama» را در توکیو نوشتم.
اهالی توکیو علاقه دارند به دیگران یادآوری کنند که تعداد ستارههای میشلین (میزان سنجش کیفیت رستوران) در توکیو از پاریس و لندن بیشتر است. غذاهای خوشمزه اینجا لزوما گرانقیمت نیستند.
در سفر اخیرم، من و دوستم از پارک «میمونهای برفی جیگوکودانی» دیدن کردیم و در حالی در انتظار اتوبوس بودیم تا به توکیو بازگردیم، ناگهان خود را در حال غذا خوردن در خانهی مردی یافتیم. با گوگل یا استریت ویو چنین چیزهایی را نمیتوان پیدا کرد.
وقتی در ۲۰۱۰ برای اولین بار به توکیو آمدم کارمندی در گرمابه به من گفت: توکیو یک میلیون شهر است. ظاهرا هم همینطور است. «هارایوکو» حرکاتی موزون و دسته جمعی است که نوجوانانی مطابق با مد روز با یکدیگر اجرا میکنند، اما میتوان با ۱۰ دقیقه پیادهروی به معبد میجی ژینگو رسید.
در این معبد زوجی جوان به صورت سنتی ازدواج میکنند: عروس کیمونوی سفیدی به تن کرده و روحانی معبد کفشهای پاشنهدار به پا کرده است.
پارک «Todoroki Ravine» یکی دیگر از دیدنیهای زیبای توکیو است و نباید از دیدن آن غافل شد. این پارک در حقیقت درهای باریک است که در کنارش رودی جریان دارد و دارای حکاکیهای سنگی، پلهای قدیمی و بیشههای بامبو است.
در حین گشت زدن بوی خزه به مشام میرسد و آوای ناقوس معابد به گوش میخورد.
ترجیح میدهم به جای رفتن به کوه فوجی، به کوه تاکائو سفر کنم. مسیری دیدنی و با هزینهی ورودی کمتر به بالای کوه در دسترس است. علاوهبر آن اگر قبل از تعطیلی سوشی بار وارد رستوران شوید، آنها معمولا بشقاب شما را پر خواهند کرد، زیرا قوانین مربوط به ماهی، تنها تا زمانی محدود اجازه میدهند ماهی سرو شود.
«پل رنگینکمان» با نور خورشید کار میکند و وقتی روشن میشود بسیار باشکوه است. این محل چشمانداز مورد علاقهی من در توکیو است. کسانی که از ارتفاع نمیترسند میتوانند با پای پیاده از روی آن عبور کنند و دورنمای پرتلالو توکیو را تماشا کنند. آب زیرین پل از طریق بازتاب نئون قایقهای مخصوص مهمانی که در گذر هستند رنگارنگ میشود.
گردشگران نباید از وسعت توکیو، یا از اینکه اگر زبان ژاپنی بلد نباشند دچار سردرگمی میشوند وحشت کنند. بسیاری از علائم به زبان انگلیسی است و مردم برای کمک به شما تمایل زیادی دارند. از کارت «سویکا» یا «پازمو» استفاده کنید: این کارت با کارت سفر اویستر لندن شباهت زیادی دارند، اما در ژاپن میتوان از این کارتها برای خرید هم بهره گرفت.
سایت رسمی «Go Tokyo» راهنماهای ضروری و برنامههای مخصوص جابهجایی در شهر در دسترس است که شامل برنامه سفر با مترو است. وبسایت «Tokyo Free Guide» تورهای پیادهروی رایگان را تنظیم میکند.
از «Metropolian Government Building Observatory» که رایگان است دیدن کنید. این ساختمان به حدی بلند است که در مسیر آسانسور به قسمت بالایی ساختمان گوش شما بر اثر تغییر فشار خواهد گرفت. آنجا دورنماهایی از کوه فوجی دیده میشود و علاوهبر آن مغازهی سوغاتی فروشی جذابی وجود دارد. این محل هم در روز و هم در شب بسیار تماشایی است.
یاکیتوری مرکز غذاهای خیابانی است. بیشتر غذاها را گوشتهای کبابی روی سیخ تشکیل میدهد که نمکزده و لعابدار هستند. مموری لین (Memory Lane) محلی است آکنده از فانوسهای سرخ و سیمکشیهای بیحفاظ که در زیر محل عبور قطار گرفته است. ژاپن مدرن و باستانی در این محل به هم میرسند.
عکسی از من و دوستم در کنار رود یوکوهاما و در حال تماشای نورهای نئونی وجود دارد. این عکس مورد علاقهی من از اولین سفرم است. این اولین ماموریت من به این «مقصد افراطی» بود که به عنوان نویسندهی مجلهی سفر به آن سفر کردم.
من در میانه دهه سوم زندگیام بودم، بنابراین بسیار هیجان داشتم. توری که با آن سفر کردم پر از افراد مسن و پیر بود، از این رو با راهنمای تور، مردمی فرانسوی که با زنی ژاپنی وصلت کرده بود، طرح دوستی ریختم.
نئونی که آب و چرخوفلک یوکوهاما را نمایان میکند در پسزمینه قرار دارد. ما هر دو غرق در صحبت شده بودیم و همزمان به آبها خیره نگاه میکردیم.
تمایل شدید من به کشف روح توکیو به این معنا است که رابطهی من با شهر بسیار منحصر به فرد است- با وجود اینکه این شهر بسیار فراموشکار است.
دو سال را برای تحقیق در مورد رمان «Blue Light Yokohama» گذراندم، رمانی که نام آن از آهنگی عاشقانه ساختهی آیومی ایشیدا برگرفته شده است. این آهنگ در کریسمس ۱۹۶۸، محبوبترین آهنگ در ژاپن بوده است.
چراغهای خیابانی یوکوهاما با گاز کار میکرده و با نور آبی میدرخشیده است. متن آهنگ کمی عجیب به نظر میرسد: ایشیدا به جای مخاطب قرار دادن معشوقهاش، با شهر سخن میگوید.
توکیو جاذبهای قوی و بینهایت دارد. آنچه در نگاه اول به چشم میخورد گوناگونی و گستردگی شهر است. علائم نئونی، معبدهای باستانی و برجهای آسمان خراش همگی در یک شهر گردهم آمدهاند. در ناحیه مترو بیش از ۳۵ میلیون جمعیت حضور دارد: به این میماند که دو-سوم جمعیت بریتانیا را در یک شهر قرار دهی و انتظار داشته باشی که قطارها به موقع حرکت کنند و ترافیک روان باشد.
آن دوران اوایل نویسندگی من بود و جای تعجب ندارد که رمان «Blue Light Yokohama» را در توکیو نوشتم.
اهالی توکیو علاقه دارند به دیگران یادآوری کنند که تعداد ستارههای میشلین (میزان سنجش کیفیت رستوران) در توکیو از پاریس و لندن بیشتر است. غذاهای خوشمزه اینجا لزوما گرانقیمت نیستند.
در سفر اخیرم، من و دوستم از پارک «میمونهای برفی جیگوکودانی» دیدن کردیم و در حالی در انتظار اتوبوس بودیم تا به توکیو بازگردیم، ناگهان خود را در حال غذا خوردن در خانهی مردی یافتیم. با گوگل یا استریت ویو چنین چیزهایی را نمیتوان پیدا کرد.
وقتی در ۲۰۱۰ برای اولین بار به توکیو آمدم کارمندی در گرمابه به من گفت: توکیو یک میلیون شهر است. ظاهرا هم همینطور است. «هارایوکو» حرکاتی موزون و دسته جمعی است که نوجوانانی مطابق با مد روز با یکدیگر اجرا میکنند، اما میتوان با ۱۰ دقیقه پیادهروی به معبد میجی ژینگو رسید.
در این معبد زوجی جوان به صورت سنتی ازدواج میکنند: عروس کیمونوی سفیدی به تن کرده و روحانی معبد کفشهای پاشنهدار به پا کرده است.
پارک «Todoroki Ravine» یکی دیگر از دیدنیهای زیبای توکیو است و نباید از دیدن آن غافل شد. این پارک در حقیقت درهای باریک است که در کنارش رودی جریان دارد و دارای حکاکیهای سنگی، پلهای قدیمی و بیشههای بامبو است.
در حین گشت زدن بوی خزه به مشام میرسد و آوای ناقوس معابد به گوش میخورد.
ترجیح میدهم به جای رفتن به کوه فوجی، به کوه تاکائو سفر کنم. مسیری دیدنی و با هزینهی ورودی کمتر به بالای کوه در دسترس است. علاوهبر آن اگر قبل از تعطیلی سوشی بار وارد رستوران شوید، آنها معمولا بشقاب شما را پر خواهند کرد، زیرا قوانین مربوط به ماهی، تنها تا زمانی محدود اجازه میدهند ماهی سرو شود.
«پل رنگینکمان» با نور خورشید کار میکند و وقتی روشن میشود بسیار باشکوه است. این محل چشمانداز مورد علاقهی من در توکیو است. کسانی که از ارتفاع نمیترسند میتوانند با پای پیاده از روی آن عبور کنند و دورنمای پرتلالو توکیو را تماشا کنند. آب زیرین پل از طریق بازتاب نئون قایقهای مخصوص مهمانی که در گذر هستند رنگارنگ میشود.
گردشگران نباید از وسعت توکیو، یا از اینکه اگر زبان ژاپنی بلد نباشند دچار سردرگمی میشوند وحشت کنند. بسیاری از علائم به زبان انگلیسی است و مردم برای کمک به شما تمایل زیادی دارند. از کارت «سویکا» یا «پازمو» استفاده کنید: این کارت با کارت سفر اویستر لندن شباهت زیادی دارند، اما در ژاپن میتوان از این کارتها برای خرید هم بهره گرفت.
سایت رسمی «Go Tokyo» راهنماهای ضروری و برنامههای مخصوص جابهجایی در شهر در دسترس است که شامل برنامه سفر با مترو است. وبسایت «Tokyo Free Guide» تورهای پیادهروی رایگان را تنظیم میکند.
از «Metropolian Government Building Observatory» که رایگان است دیدن کنید. این ساختمان به حدی بلند است که در مسیر آسانسور به قسمت بالایی ساختمان گوش شما بر اثر تغییر فشار خواهد گرفت. آنجا دورنماهایی از کوه فوجی دیده میشود و علاوهبر آن مغازهی سوغاتی فروشی جذابی وجود دارد. این محل هم در روز و هم در شب بسیار تماشایی است.
یاکیتوری مرکز غذاهای خیابانی است. بیشتر غذاها را گوشتهای کبابی روی سیخ تشکیل میدهد که نمکزده و لعابدار هستند. مموری لین (Memory Lane) محلی است آکنده از فانوسهای سرخ و سیمکشیهای بیحفاظ که در زیر محل عبور قطار گرفته است. ژاپن مدرن و باستانی در این محل به هم میرسند.
عکسی از من و دوستم در کنار رود یوکوهاما و در حال تماشای نورهای نئونی وجود دارد. این عکس مورد علاقهی من از اولین سفرم است. این اولین ماموریت من به این «مقصد افراطی» بود که به عنوان نویسندهی مجلهی سفر به آن سفر کردم.
من در میانه دهه سوم زندگیام بودم، بنابراین بسیار هیجان داشتم. توری که با آن سفر کردم پر از افراد مسن و پیر بود، از این رو با راهنمای تور، مردمی فرانسوی که با زنی ژاپنی وصلت کرده بود، طرح دوستی ریختم.
نئونی که آب و چرخوفلک یوکوهاما را نمایان میکند در پسزمینه قرار دارد. ما هر دو غرق در صحبت شده بودیم و همزمان به آبها خیره نگاه میکردیم.
تمایل شدید من به کشف روح توکیو به این معنا است که رابطهی من با شهر بسیار منحصر به فرد است- با وجود اینکه این شهر بسیار فراموشکار است.
دو سال را برای تحقیق در مورد رمان «Blue Light Yokohama» گذراندم، رمانی که نام آن از آهنگی عاشقانه ساختهی آیومی ایشیدا برگرفته شده است. این آهنگ در کریسمس ۱۹۶۸، محبوبترین آهنگ در ژاپن بوده است.
چراغهای خیابانی یوکوهاما با گاز کار میکرده و با نور آبی میدرخشیده است. متن آهنگ کمی عجیب به نظر میرسد: ایشیدا به جای مخاطب قرار دادن معشوقهاش، با شهر سخن میگوید.
فرودگاه بینالمللی کانسای دومین فرودگاه مهم کشور ژاپن محسوب میشود که بر روی جزیرهای مصنوعی در میان خلیج ازاکا و ۳۸ کیلومتری جنوب غربی ایستگاه ازاکا قرار دارد. این فرودگاه در سال ۱۹۹۴ بهمنظور کاهش بار ترافیکی فرودگاه بینالمللی ازاکا آغاز به کار کرده است. از آنجایی که فرودگاه ازاکا در نزدیکی حومه پر جمعیت شهرهای ایتامی و تویوناکا و در جوار ساختمانهای بلند مرتبه قرار دارد، راهی برای توسعه آن وجود نداشت. بنابراین، ایجاد فرودگاهی بر روی جزیرهای مصنوعی به طول ۴ کیلومتر و عرض ۲/۵ کیلومتر برای راهحل پیشنهاد شد.
پس از تایید طرح، پروژه احداث آن در سال ۱۹۸۷ کلید خورد و در حدود ۴۸،۰۰۰ بلوک سنگی و بتنی در داخل دریا بهصورت عمودی نصب شد. همچنین سه کوه برای دفن ۲۱،۰۰۰،۰۰۰ مترمکعب زباله حفر شد. علاوه بر این، ۱۰،۰۰۰ هزار نفر کارگر در طی ۱۰ میلیون ساعت کاری و در عرض سه سال، با استفاده از ۸۰ کشتی، لایهای به پهنای ۳۰ متر در داخل دریا را ایجاد کردند. پلی به طول سه کیلومتر تنها راه ارتباطی این فرودگاه با جزیره اصلی است.
هزینه کل ساخت فرودگاه کانسای بالغبر ۲۰ بیلیون دلار برآورد شده است که هزینههای احیای زمین، دو باند فرودگاهی، پایانه مسافری و تسهیلات رفاهی را در برمیگیرد. البته بخشی از هزینههای اضافی به دلیل سستی خاک در خلیج ازاکا بر پروژه تحمیل شده بود. از آنجایی که به دلیل رانش زمین و سستی خاک منطقه خطر جدی امنیت فرودگاه را دچار مخاطره میکرد، کلیه تدابیر لازم در خصوص مهندسی ژئوتکنیکی برای تامین امنیت پروژه پیشبینی شد. با وجود کلیه حوادث ناخوشایند در ابتدای پروژه، فرودگاه کانسای موفقیت بزرگی در زمینه مهندسی به شمار میرود. از اینرو، در سال ۲۰۰۱ فرودگاه مذکور در رده «شاهکارهای مهندسی هزاره» قرار گرفت و جایزه خود را از انجمن مهندسی عمران آمریکا دریافت کرد.
تجربههای به دست آمده در طول ساخت این فرودگاه به حدی مورد توجه قرار گرفت که در پروژه ساخت سه فرودگاه مهم دیگر بر روی جزیرههای مصنوعی از جمله فرودگاه نیو کیتاکیوشو (New Kitakyushu)، فرودگاه کوب (Kobe) و فرودگاه بینالمللی چوبو سنتریر ((Chūbu Centrair) مورد استفاده قرار گرفت.
اختلاف ساعت با تهران: ۱ و نیم ساعت عقبتر از تهران
طول پرواز تهران-استانبول: حدود ۳ ساعت
زبان: ترکی
واحد پول رسمی: لیر ترکیه
فرودگاه: فرودگاه بینالمللی آتاتورک (Istanbul Ataturk Airport)
شهریور و مهر در ابتدای پاییز، اردیبهشت و خرداد در بهار بهترین زمان سفر به استانبول است. در این ماهها دمای هوا در حدود ۱۶ تا ۲۴ درجه سانتیگراد است.
مسجد سلطان احمد که مسجد آبی هم نامیده میشود، یکی از شاهکارهای معماری دنیا و از جاذبههای گردشگری مذهبی ترکیه است که سالانه هزاران بازدیدکننده دارد.
بیشتر از ۲۰ هزار کاشی دستساز در این بنا بهکار رفته، شیشهها با نقش و نگار تزیین شدهاند و در چلچراغها تخم شترمرغ جای گرفته است. شک نکنید که بدون بازدید از مسجد کبود استانبول، سفرتان کامل نخواهد شد.
یک روز را به تور تنگهی بسفر اختصاص بدهید که پشیمان نخواهید شد. این باریکهی آبی که محل پیوند دریای سیاه به دریای مرمره است، آسیا و اروپا و البته دو تکهی استانبول را به هم وصل میکند.
با قایقسواری در بسفر، از منظرهی تماشای قلعهها، قصرهای تابستانی عثمانی، قایقهای کوچک ماهیگیری و ناهار در کنار ساحل لذت میبرید. برنامه و نرخ تورها را در toursistanbul.com پیدا کنید.
بازار بزرگ استانبول یکی از بزرگترین و قدیمیترین بازارهای سرپوشیدهی دنیا است که ۶۱ راهرو و بیشتر از ۳ هزار فروشگاه دارد.
اگر این تعداد فروشگاه شما را به دیدن آن وسوسه کرده، این را هم بگویم که بازار بزرگ روزانه ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار بازدیدکننده دارد.
اینجا یکی از جاذبههای اصلی گردشگری استانبول است.
در بازار بزرگ فرشهای قشنگ و جذاب ترکیهای، فانوسهای زیبای رنگی، محصولات چرم، زیورآلات، خوراکی و خلاصه آنقدر محصولات متنوع پیدا میکنید که پیش از خروج از بازار، بیشتر پولتان را خرج کرده باشید.
اکنون که تا استانبول آمدهاید، پرواز آنتالیا را سوار شوید و شبی را آنجا بگذرانید. آنتالیا شهر ساحلی بزرگی است که آسمان آفتابی و چشمانداز زیبایش شهرت دارد.
آنتالیا که روی صخرههای شیبدار ساحل مدیترانه قرار گرفته، دارای چندین مکان تاریخی و موزه است.
شما گذرتان به استانبول افتاده؟ از کدام بخش سفر بیشتر لذت بردهاید؟ نظر و تجربهتان را با کاربران کجارو قسمت کنید.
استانبول مرز میان آسیا و اروپا است و در گذشته پایتخت امپراطوریهای بزرگ جهان بود. در مورد این شهر تاریخی حقایق جالبی وجود دارد که بهتر است بدانید:
۱. استانبول تنها شهری در جهان است که میان دو قاره قرار گرفته است.
۲. استانبول با ۱۹/۹ میلیون نفر جمعیت، یکی از پرجمعیت ترین تراکهای شهری اروپا است و اگر بخواهیم نسبت وسعت شهر و جمعیت را در نظر بگیریم، استانبول به پرجمعیت ترین شهر دنیا تبدیل میشود.
۳. بیشترین مساجد ترکیه در استانبول قرار دارند. در این شهر ۳۱۱۳ مسجدوجود دارد که از آن جمله میتوان به مسجد تاریخی سلطان احمد و مسجد سلیمانیه اشاره کرد.
۴. استانبول پایتخت ۳ امپراطوری بزرگ روم، عثمانی و بیزانس بود؛ اما در حال حاضر آنکارا پایتخت این کشور است.
۵. طبق نتایج مطالعات «شاخص جهانی مستر کارت» در مورد مقاصد گردشگری جهان، استانبول یکی از مقاصد برتر گردشگری جهان است که بهسرعت رشد میکند.
۶. «سلطان احمد» یا «شهر قدیمی» جایی است که بیشتر آثار تاریخی معروف استانبول در آن قرار دارد.
۷. مسجد «ایاصوفیه» بهعنوان یک کلیسای جامع در سال ۵۳۷ میلادی ساخته شد و بعد از سال ۱۴۵۳ در دوران حکومت عثمانیها بهعنوان مسجد مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۹۳۵، بعد از تاسیس کشور نوین ترکیه این مسجد به موزه تبدیل شد. در سال ۱۵۲۰ میلادی و قبل از اتمام کلیسای جامع «سویل»، ایاصوفیه به مدت ۹۰۰ سال بزرگترین کلیسای جهان بود. این مکان هر ساله حدود ۳ میلیون گردشگر جذب میکند.
۸. برخی از قدیمیترین باشگاههای ورزشی ترکیه در استانبول قرار دارند که میتوان به باشگاه فوتبال «بشیکتاش» اشاره کرد که در سال ۱۹۰۳ بهعنوان اولین و تنها باشگاه ترکیه تاسیس شد.
۹. طبق گزارشات موسسهی «بوکینگز»، استانبول ازنظر سرعت رشد اقتصادی در رتبهی هفتم جهان قرار دارد.
۱۰. سومین متروی قدیمی جهان با ۵۷۳ متر طول، در استانبول قرار دارد. این خط در سال ۱۸۷۵ ساخته شد. اولین مترو در سال ۱۸۶۳ در لندن و دومین مترو در سال ۱۸۶۸ در نیویورک ساخته شده است.
۱۱. بازار بزرگ استانبول کار خود را از سال ۱۴۶۱ میلادی شروع کرده است و یکی از قدیمیترین و بزرگترین بازارهای سرپوشیدهی جهان است که ۶۰ راسته و ۵ هزار مغازه دارد. در روز حدود ۲۵۰ هزار تا ۴۰۰۰ هزار نفر از این بازار بازدید میکنند.
۱۲. استانبول به منزلهی قلب اقتصادی، فرهنگی و تاریخی ترکیه است. مراکز تجاری و تاریخی آن در قسمت اروپایی شهر قرار گرفتهاند و این در حالی است که یک سوم جمعیت شهر در قسمت آسیایی آن زندگی میکنند.
۱۳. مرکز خرید «Galleria Ataköy» در استانبول در سال ۱۹۸۷ ساخته شد و پس از آن بود که نسل جدید فروشگاهها و مراکز خرید ترکیه پا گرفت.
۱۴. اگر ترکی بلد نیستید، بهتر است هنگام خرید قیمت را بیشتر بررسی کرده و از ماشین حساب استفاده کنید تا دچار سو تفاهم نشوید.
۱۵. رستورانهای تاریخی غذاهای دریایی استانبول شهرت جهانی دارند. محلهی «Kumkapı» که در امتداد سواحل دریای مرمره قرار دارد، بهتنهایی ۵۰۰ رستوران ماهی را در خود جای داده است. علاوه بر آن بسیاری از رستورانهای این شهر در سواحل «تنگهی بسفر» قرار گرفتهاند.
۱۶. در سال ۱۹۳۰ دولت ترکیه برای این که نام «استانبول» را میان مردم جا بیندازد، نامههایی را که به مقصد «قسطنطنیه» فرستاده میشد را ارسال نمیکرد و مردم حتما باید در پاکتنامه و در قسمت آدرس، نام «استانبول» را مینوشتند.
۱۷. جزایر «پرنس» مجمع الجزایری است که از ۹ جزیره تشکیل شده و ورود اتومبیل به آنها ممنوع است و مردم برای گریز از شلوغی شهر و تفریح به آنجا میروند.
۱۸. در استانبول ۲۳۷ حمام ترک وجود دارد اما فقط ۶۰ حمام هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. قدیمیترین و بزرگترین حمام استانبول«Tahtakale Hamami» است که امروزه مورد استفاده قرار نمیگیرد و قدمت آن مربوط به نیمهی دوم قرن ۱۵ میلادی است.
۱۹. استانبول ۷ تپه دارد که روی هر کدام از آنها مساجد باشکوهی ساخته شده است.
۲۰. رمان معروف «قتل در قطار سریع السیر شرق» آگاتا کریستی، در هتل «پرا پالاس» استانبول نوشته شده است. قطار شرق در سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۹۷۷ مسافت میان پاریس تا قسطنطنیه (استانبول) را میپیمود.
۲۱. در دوران حکومت عثمانیها در سطح شهر استانبول ۱۴۰۰ توالت عمومی وجود داشت؛ این در حالی است که در آن زمان، در اروپا خبری از توالتهای عمومی نبود.
۲۲. اگرچه در استانبول رانندگان تاکسی با صمیمیت و صادقانه با مسافران برخورد میکنند اما زیاد انگلیسی بلد نیستند؛ بهتر است هنگام سوار شدن به تاکسی مقصد مورد نظرتان را روی کاغذ بنویسید.
۲۳. تاریخ و مکانهای تاریخی در استانبول بهخوبی حفظ شدهاند و این امکان را به بازدیدکنندگان میدهند تا با سفر به این شهر به گذشته سفر کنند و تاریخ ۱۶ قرن و امپراطوریهای بزرگ جهان را به چشم ببینند.
۲۴. رودخانهی شهری «شاخ طلایی» (The Golden Horn) جایی است که قسمت اروپایی استانبول را از قسمت آسیایی آن جدا میکند.
۲۵. در استانبول و در ساعات اوج تردد، ترافیک سنگینی در شهر حاکم میشود و به همین دلیل اکثر رانندههای تاکسی از شما میخواهند بهجای نشستن و منتظر شدن در ترافیک، در نزدیکی مقصد خود پیاده شوید؛ پس بهتر است یک نقشه همراه خود داشته باشید تا بهراحتی مقصدتان را پیدا کنید.
۲۶. بهترین زمان برای سفر به استانبول اواخر بهار یا اوایل پاییز است؛ در این زمانها هوای شهر بسیار دلپذیر و مطبوع است و میتوانید در تورهای پیادهروی شرکت کنید.
۲۷. مردم محلی استانبول هنوز هم به استفاده از قلیان عادت دارند و در زندگی آنها جایگاه ویژهای دارد!
۲۸. استانبول توسط دریا احاطه شده و رود شهری «بسفر» از میان شهر میگذرد. در قسمت اروپایی شهر کاخها، ویلاها و پارکهای بسیار زیبا و مجلل وجود دارد اما در قسمت آسیایی خانههای در محلههای مسکونی قدیمی و دوستداشتنی قرار دارند.
۲۹. برج «گالاتا» در سال ۱۳۴۸ برای نگهداری زندانیان ساخته شد و امروزه با چشمانداز بسیار زیبایی با زاویهی ۳۶۰ درجهای شهر را به نمایش گذاشته است.
۳۰. استانبول در گذشته چند اسم مختلف داشت: بیزانس، قسطنطنیه، استامبول و تساریگراد.
۳۱. بیشترین گردشگرانی که به استانبول سفر میکنند از کشورهایآلمان، روسیه، فرانسه، انگلیس، هلند، ایتالیا و ایران به این شهر میروند.
۳۲. بازار «محمود پاشا» در استانبول از سال ۱۶۶۰ فعال بوده و بازار بزرگ ادویهی استانبول است.
۳۳. در سال ۲۰۱۰ استانبول پایتخت فرهنگی اروپا بود اما تاکنون میزبانی بازیهای المپیک را بهعهده نداشته است.