در جریان کنفرانس خبری که در عصر روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹ برگزار شد، «گونتر شبافسکی» از دفتر سیاسی آلمان شرقی بدون مقدمه اعلام کرد که محدودیتها روی ویزای مسافرتی برچیده خواهد شد. وقتی از او سوال کردند که این سیاست جدید چه موقع اجرا میشود در پاسخ او گفت: به سرعت و بدون هیچ تاخیری! اما در حقیقت این سیاست قرار بود که روز بعد ابلاغ شود و همچنان نیازمند عبور از فرایند طولانی صدور ویزا بود. پاسخ گیجکننده شبافسکی و گزارش غلط رسانهها باعث شد تا هزاران نفر از شهروندان برلین شرقی به سمت دیوار بروند. در ایستگاه بازرسی خیابان «بُرنهولمر»، «هارالد جاگر» افسر مسئول با گروه زیادی از افراد مواجه شد. او در انتظار پاسخ از مقامات ارشد بود و تنها چیزی که میشنوید توهین بود. از طرف دیگر او روز بعد منتظر دریافت آزمایش تشخیص سرطان خود نیز بود. هارالد که عصبی و درمانده بود مرز را با تشخیص خودش باز کرد و سایر ایستگاهها نیز همین کار را کردند.
بیش از ۲ میلیون نفر از شهروندان آلمان شرقی که بیشترشان کارگران و متخصصان حرفهای بودند بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۶۱ به آلمان غربی گریختند. اتحاد جماهیر شوروی درخواستهای آلمان شرقی مبنی بر ساخت دیوار در سال ۱۹۵۳ را رد کرده بود اما با رسیدن آمار فرارها به ۱۰۰۰ نفر در روز، در تابستان ۱۹۶۱ رهبر شوروی «نیکیتا خروشچف» سرانجام دستور ساخت را داد. ساکنان برلین در صبح ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ در حالی از خواب برخواستند که یک دیوار ساخته شده از سیم خاردار بین شرق و غرب برلین فاصله انداخته بود. در روزهای بعد آلمان شرقی شروع به ایجاد مانع بتنی کرد.
۴۳ کیلومتر از دیواری که برلین را به شرق و غرب تقسیم کرده بود شامل ۲ دیوار بتنی بود که بین آنها ۱۴۰ متر فاصله قرار داشت که به نام نوار مرگ شناخته میشد. در این فاصله برجکهای نگهبانی، سنگرها، سگهای نگهبان، نورافکنها و مسلسل قرار داشت.
مرکز مطالعه تاریخ معاصر پوتسدام و مرکز اسناد و تاریخ دیوار برلین گزارش کردهاند که حداقل ۱۳۸ نفر بر اثر تیراندازی، حوادث تصادفی یا خودکشی پس از عدم موفقیت در عبور از دیوار، کشته شدهاند؛ اگرچه دیگر محققین اعداد بالاتری را عنوان میکنند. اولین قربانی «ایدا زیکمن» بود که در ۲۲ آگوست ۱۹۶۱ در پرش از پنجره آپارتمانش که در طبقهی چهارم کنار دیوار برلین قرار داشت، کشته شد. آخرین قربانی جوانی بود که در مارس ۱۹۸۹ سعی داشت با کمک یک بالن از دیوار عبور کند اما بر اثر برخورد با خطوط انتقال برق کشته شد.
اولین فردی که از دیوار برلین فرار کرد افسر ۱۹ ساله آلمان شرقی سرجوخه «کنراد شومان» بود که از روی سیم خاردار یک متری عبور کرد. صحنه این فرار تاریخی با گرفتن یک عکس، جاودانه شد. همراه با افزایش ارتفاع دیوار نقشههای فرار نیز ماهرانهتر میشدند. فراریان در محفظههای مخفی درون خودرو خود را پنهان میکردند و فرار از طریق تونل ومجراهای فاضلاب نیز مرسوم شده بود. «برادران بتک» پیچیدهترین نقشه فرار را اجرا کردند. برادر بزرگتر به نام «اینگو» با استفاده از یک تشک که روی رودخانه شناور شده بود در سال ۱۹۷۵ فرار کرد. ۸ سال بعد برادر بعدی به نام «هولگر» با استفاده از کمان، یک کابل فلزی را به ساختمانی در طرف دیگر دیوار پرتاب کرد و از روی کابل خود را به سمت دیگر دیوار رساند. در سال ۱۹۸۹ دو برادر دیگر با استفاده از یک هواپیمای خیلی سبک برادر کوچکشان به نام «ایگبرت» را نجات دادند.
در ژوئن ۱۹۶۱ «خروشچف» به «کندی» هشدار داد اگر نیروهای غربی برلین را ترک نکنند، غرب برلین را محاصره خواهند کرد. حرکتی ستیزهجویانه که میتوانست به جنگ منجر شود. وقتی کندی خبر ایجاد دیوار برلین به جای محاصره برلین را شنید به یکی از دستیارانش به طور محرمانه گفت: راهحل خوبی نیست اما خیلی بهتر از شروع جنگ است. این پایان بحران برلین است. ما نترسیدهایم آنها هستند که ترسیدهاند. ما قصد نداریم هیچ کاری بکنیم چرا که هیچ راهحل جایگزینی به جز جنگ وجود ندارد.
در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۳ کندی در اجتماع برلینیها در کنار دیوار با زبان آلمانی به آنها گفت که من یک برلینی هستم. او قصد داشت تا با اعلام این موضوع که او یک برلینی است اتحاد بین برلینیها را به نمایش بگذارد. اما بعضی از منتقدین میگویند او با اضافه کردن یک حرف اضافه در کنار لغت برلین به آلمانی گفته است که من یک دونات ژلهای هستم. البته زبانشناسان میگویند که کندی دچار یک اشتباه گرامری نشده است چرا که وقتی گوینده برای مخاطبان در مورد ملیت صحبت میکند وجود این حرف اضافه ضروری است. پس جای هیچ ابهامی برای شنونده باقی نمیماند.
دولت آلمانی شرقی ادعا میکرد که منظور از ایجاد این دیوار نگه داشتن مردم خودش در برلین شرقی نبود بلکه مانعی در راه جاسوسان و عقاید آلمانی غربی است. دو هفته بعد از صدور دستور ساخت دیوار، رهبر آلمانی شرقی «والتر اولبریخت» ادعا کرد: ما تمام رخنهها در خانه خودمان را بستیم و سوراخهایی را که دشمنان آلمان از طریق آن وارد میشدند را پر کردیم.
پادشاه پروس، فردریک ویلیام دوم بود که دستور ساخت دروازه پیروزی را داد. دروازهای که در نقش پشت صحنه سخنرانیهای مشهور کندی و ریگان ظاهر شد. وقتی ساخت این دروازه در سال ۱۷۹۱به پایان رسید، دروازه براندنبورگ دیواری که از دهه ۳۰ به دور شهر قرار داشت را به هم متصل کرد.
دیوار برلین در تابستان ۱۹۹۰ به طور رسمی تخریب شد. بیش از ۴۰,۰۰۰ تکه از این دیوار برای پروژههای ساخت و ساز درون خود آلمان دوباره مورد استفاده قرار گرفت. اما چند صد قطعه از این دیوار در سراسر دنیا پراکنده شدند از باغ واتیکان گرفته تا دیوار سرویس بهداشتی در کازینویی در لاسوگاس.
ژاپن، وطن چشم بادامیها، فرهنگ و تمدن غنی دارد. مردم این کشور به سختکوشی شهرت دارند و از پیشگامان توسعهی فناوریهای علمی در آسیا و جهان به شمار میروند. تفاوتهای گستردهی فرهنگی میان شرق و غرب آسیا سبب شده است که بسیاری از قوانین و حقایق مربوط به این کشور برای ما جالب و تازه بهنظر برسد. در این مقاله به معرفی ۵۶ حقیقت جالب در مورد این کشور میپردازیم:
۱. هر ساله حدود ۱۵۰۰ زمین لرزه ژاپن را میلرزاند.
۲. در ژاپن بیش از ۵۰ هزار نفر بالای صد سال سن، زندگی میکنند.
۳. قدیمیترین کارخانهی جهان در ژاپن قرار داشت که از سال ۵۷۸ میلادی تا سال ۲۰۰۶ فعال بود.
۴. ژاپن ۶۸۰۰ جزیره را در بر میگیرد.
۵. قطارهای ژاپن از منظمترین قطارهای جهان است. متوسط تاخیر آنها فقط ۱۸ ثانیه است!
۶. هندوانههای مربعی شکل توسط کشاورزان ژاپنی پرورش داده میشود تا بتوانند راحتتر آنها را انبار و نگهداری کنند.
۷. در ژاپن تعداد حیوانات خانگی بیشتر از تعداد کودکان است!
۸. در ژاپن اغلب خانوادهها (در ۹۸ درصد فرزندخواندگیها) پسرهای بزرگسال را به فرزندی قبول میکنند تا کسب و کار خانوادگیشان در داخل خانوادهی خودشان باقی بماند.
۹. یک فرد ژاپنی که در حادثهی غرق شدن کشتی تایتانیک نجات یافت، در کشور خود «ترسو و نامرد» خوانده میشود، چون با بقیهی مسافران نمرده است!
۱۰. در ژاپن ۹۰ درصد گوشیهای تلفن همراه ضد آب هستند چون جوانها حتی هنگام دوش گرفتن نیز از گوشیهای خود استفاده میکنند.
۱۱. در ژاپن یک «کافهی گربه» وجود دارد که میتوانید برای صرف قهوه به آنجا رفته و چند ساعت را کنار گربهها بگذرانید!
۱۲. در ژاپن ۵/۵۲ میلیون دستگاه فروش اتوماتیک وجود دارد.
۱۳. خوابیدن در ساعات کاری در ژاپن قابل قبول است، چون نشاندهندهی خستگی از کار زیاد و سخت است!
۱۴. در جنگ جهانی دوم ژاپن با ککهای آلوده به طاعون، به چین حمله کرد!
۱۵. ژاپن و روسیه هنوز هم پیمان صلح پایان جنگ جهانی دوم را امضا نکردهاند، چون بر سر جزایر «کوریل» اختلاف دارند!
۱۶. در ژاپن دانش آموزان و معلمان، باهم کلاسها و سلف مدرسه را تمیز میکنند.
۱۷. در سال ۱۹۹۷ علاقهی شدید کودکان ژاپنی به کارتون و بازیهای «Pokemon» باعث سرگیجه، استفراغ و تشنج شد و آنها را راهی بیمارستان کرد.
۱۸. در ژاپن سالانه حدود ۲۴ میلیارد جفت «چاپستیک» مورد استفاده قرار میگیرد.
۱۹. در ژاپن برجی وجود دارد که یک اتوبان از وسط آن عبور میکند.
۲۰. در ژاپن مردم گربههای سیاه را خوش یمن میدانند.
۲۱. در ژاپن به «رونالد مک دونالد» بهدلیل نبودن صدای «ر» در این زبان، «دونالد مک دونالد» گفته میشود!
۲۲. در ژاپن «KFC» نام جشن شب کریسمس است.
۲۳. بسیاری از چشمههای آبگرم و حمامهای عمومی در ژاپن از ورود افرادی که خال کوبی دارند، جلوگیری میکنند.
۲۴. در ژاپن کاغذهایی که برای کشیدن کاریکاتور و شخصیتهای کارتونی مورد استفاده قرار میگیرد بیشتر از مصرف دستمالهای توالت است!
۲۵. در ژاپن جزیرهای وجود دارد که پر از خرگوش است.
۲۶. در جنگ جهانی دوم یهودیان برای پناهندگی به ژاپن درخواستی ارسال کردند و ژاپن بهدلیل اعتراض آلمانها این درخواست را رد کرد.
۲۷. در ژاپن قطاری وجود دارد که با جاذبهی مغناطیسی روی ریلها حرکت میکند و سرعت آن ۵۰۰ کیلومتر در ساعت است.
۲۸. بعد از ژاپن، برزیل بیشترین جمعیت ژاپنی تبار را دارد.
۲۹. اگر کسی در ژاپن با پریدن جلوی قطار خودکشی کند، خانودهاش به پرداخت جریمه برای اخلال کار قطار محکوم میشود!
۳۰. در اسپانیا شهری وجود دارد که نام خانوادگی ۷۰۰ نفر از شهروندان آن «ژاپن» است؛ آنها نوادگان ساموراییهایی هستند که در قرن ۱۷ بعد از بازگشت سفارت ژاپن به وطن خود، به ژاپن نرفتند و در اسپانیا ماندند.
۳۱. ژاپن رتبهی اول کماشتهایی را در جهان دارد! آرژانتین در این رتبه بندی بعد از ژاپن در رتبهی دوم قرار دارد.
۳۲. در سال ۸۰ میلادی، نروژ سوشی سالمون را به ژاپنیها شناساند!
۳۳. ۱۰۳ کشور در جهان مجازات اعدام را لغو کردهاند اما آمریکا، ژاپن و چین از این کار امتناع کردند.
۳۴. کوتاه کردن چنگالهای گربه در اغلب ایالتهای آمریکا قانونی است اما این کار در ۲۲ کشور جهان مانند ژاپن، آلمان، فنلاند، سوئیس،استرالیا و نیوزیلند ممنوع اعلام شده است.
۳۵. بیشتر خیابانهای ژاپن اسم ندارند!
۳۶. در ژاپن مسابقهای به نام «گریهی سومو» (Crying Sumo) وجود دارد که در آن کشتی گیران برای درآوردن گریهی نوزادان باهم به رقابت میپردازند!
۳۷. «گودزیلا» یک شهروند رسمی ژاپن است!
۳۸. مقامات ژاپنی در اطراف آتشفشانی در کوه «میهارا» حصاری ساخته است تا از ورود ۲ هزار نفر که قصد خودکشی و پریدن به داخل آتشفشان را دارند، جلوگیری کنند.
۳۹. نوشیدنیهای فانتا در ژاپن ۷۰ طعم مختلف دارد.
۴۰. برآورد شده است که حدود یک میلیون نفر از مردان ژاپنی، در اتاق خواب را سالها به روی خود میبندند که این امر باعث بهوجود آمدن مشکلات اجتماعی و بهداشتی میشود. این بیماری «هیکیکوموری» (Hikikomori) نامیده میشود.
۴۱. در سال ۲۰۱۱ زلزلهای در نزدیکی ژاپن سرعت چرخش زمین را افزایش داد، بهطوری که طول روز ۱/۸ میکرو ثانیه کوتاهتر شد!
۴۲. در ژاپن حداقل ۲۰ روش مختلف برای گفتن «متاسفم» وجود دارد.
۴۳. در ژاپن، جایی که دچار سونامی شده بود یک لوح سنگی باستانی وجود دارد که روی آن نوشته است: «خانههایتان را در این منطقه نسازید!»
۴۴. در ژاپن خودکشی مهمترین عامل مرگ مردان ۲۰ تا ۴۴ سال است.
۴۵. اولین مرد فرانسوی که وارد ژاپن شده بود، زندانی، شکنجه و کشته شد چون تلاش میکرد مسیحیت را تبلیغ کند.
۴۶. «موزهی اسنوپی» در سال ۲۰۱۶ در توکیوی ژاپن افتتاح شد.
۴۷. مردم ژاپن با ۸۳/۷ سال عمر، رتبهی اول امید به زندگی را در جهان دارند.
۴۸. مطالعات نشان میدهد که نوادگان ساموراییها هنوز هم پس از گذشت ۱۴۰ سال از پایان حکومتشان جزو طبقهی ممتاز جامعه هستند.
۴۹. در روستای «ناگوروی» ژاپن تعداد عروسکهایی که به اندازهی انسانها هستند، بیشتر از جمعیت روستا است!
۵۰. در ژاپن پرداخت انعام یک توهین محسوب میشود!
۵۱. در ژاپن احتمال کشته شدن توسط تفنگ، با احتمال کشته شدن توسط صاعقه در آمریکا برابر است.
۵۲. در توکیو بیخانمانها در کافینتهای شبانه روزی میخوابد چون از کرایهی خانه ارزانتر است.
۵۳. در جنگ جهانی دوم «خلبان هاجیمی فوجی» برای خودکشی فداکارانه (بستن بمب به هواپیما و منفجر کردن آن در خاک دشمن) داوطلب شد اما چون همسر و دو فرزند داشت، مورد قبول واقع نشد. پس از آن همسر وی، خود و دو دختر جوانش را غرق کرد.
۵۴. کسانی که در هنگ کنگ نمیتوانند خانه کرایه کنند، سیاست مک دونالد به دادشان میرسد؛ شعار این رستوران «درها همیشه باز هستند» میباشد و مردم میتوانند در این رستورانها زندگی کنند. در ژاپن به آنها «McRefugeess» (مک آواره) میگویند.
۵۵. تنها ۴ کشور مدرن مستعمرهی اروپا نشدهاند: ژاپن، کره، تایلند و لیبریا.
۵۶. قدیمیترین قلاب ماهیگیری جهان داخل یک غار در ژاپن پیدا شد. قدمت این قلاب به ۲۳ هزار سال قبل میرسد!
اگر در نزدیکی سال نو به توکیو سفر کنید، قطعا شاهد خواهید بود که کل شهر در حراج است. در هر کجا و در هر صنفی شما شاهد حراجهای بینظیر خواهید بود. در واقع این حراجها یک حراج معمولی ۱۰ یا ۲۰ درصد نیستند. این حراجها به قدری واقعی و وسوسهبرانگیز هستند که شما اگر نخواهید خرید هم بکنید باز هم متقاعد به خرید کردن میشوید. به طور مثال شما در این ایام میتوانید لباسهایی به قیمت حدود ۲۰۰۰ تومان پیدا کنید!
همچنین بسیاری از فروشگاهها به مشتریان خود پیشنهاد خرید معاف از مالیات (Tax-Free Shopping) را میدهند. برای بهره بردن از این فرصت طلایی که در واقع فقط شامل حال مسافران میشود شما باید ضمن اینکه مجموع خریدهایتان بیشتر از ۵۰۰۰ ین ژاپن شده باشد، پاسپورت خود را نیز به همراه داشته باشید تا با ارائه آن به فروشنده بتوانید از این بخشودگی مالیاتی بهرهمند شوید.
توکیو برخلاف بیشتر شهرهای آسیایی که بازارهای روباز خیابانی زیادی دارند، خیلی چنین بازارهایی ندارد. تنها بازار خیابانی روباز توکیو، بازار «آمیوکو« (Ameyoko) است.
در ادامه با تعدادی از مراکز خرید معروف در توکیو آشنا خواهید شد.
شینجوکو یکی از شلوغترین مناطق توکیو است. چه به قصد تماشای پارک «شینجوکوگیون» (Shinjuku Gyoen) رفته باشید و چه به قصد خرید، وقتی گذرتان به این منطقه میافتد با تعداد بیشماری از مغازهها و فروشگاههای مختلف روبرو خواهید شد. ایستگاه قطار شهری شینجوکو که در این نقطه قرار دارد، یکی از شلوغترین و اصلیترین ایستگاههای توکیو است. خود ایستگاه به فروشگاههای بزرگی مثل «کیو» (Keio) و«ایستان» (Isetan) ورودی دارد. همچنین فروشگاه «لومینه» (Lumine) و هزاران مغازه دیگر در این منطقه واقع شدهاند. در این منطقه شما فروشگاههای زنجیرهای بسیار بزرگ فروش البسه را خواهید یافت. فروشگاه مشهور «بیکلو» (Bicqlo) که در واقع از ادغام دو فروشگاه بزرگ «بیک کمرا» (Bic camera) و «یونیکلو» (Uniqlo) ایجاد شده است انواع مختلف اجناس متناسب با هر سلیقهای را عرضه میکند و در بین ژاپنیها بسیار محبوب است. فروشگاه بزرگ «کومهیو» (Komehyo) نیز در نزدیکی ایستگاه قطار شهری واقع شده است که دیدن آن توصیه میشود.
نزدیکترین ایستگاه: شینجوکو Shinjuku
توکیو به شهر چهارراههای شلوغ معروف است. یکی از این تقاطعهای شلوغ و معروف شیبویا است. در این نقطه فروشگاههای بسیاری با اجناس متنوع وجود دارد. فروشگاههای بزرگ «شیبویاهیکاری» (Shibuya Hikarie) و شیبویا ۱۰۹ از محبوبترین و شلوغترین فروشگاههای این منطقه هستند.
فروشگاه ۷ طبقه «لوفت» (Loft) نیز با اجناس بسیار متنوع از نوشتافزار و صنایع دستی گرفته تا لوازم منزل یکی از مقاصد خرید این منطقه است. در شیبویا کوچههای فرعی زیادی نیز هستند که مغازههای خردهفروشی در آنها هستند ولی ۳ تا از این کوچهها بسیار معروف است؛ «اسپین زاکا» (Spain zaka)، «کوئن دوری» (Koen Dori) و «سنترگای» (Center gai).
نزدیکترین ایستگاه: شیبویا Shibuya
گینزا در واقع یکی از مناطق خرید لوکس و مرکز مد توکیو است. گینزا یکی از مناطق خریدی است که به وجود برندهای مطرح دنیا مثل «کریستین دیور» (Christian Dior)، «لوئیس ووئیتون» (Louis Vuitton) شناخته شده است. البته در این منطقه برندهایی با قیمتهای مناسبتر مثل «زارا» (zara) یا «یونیکلو» (uniqlo) نیز پیدا میشوند. در گینزا مجتمعها و مراکز خرید بسیاری مثل «ماتسویا» (Matsuya)، «میتسیکوشی» (Mitsi koshi)، «مارونی یرگیت» (Marronnier Gate) و «توکیو پلازا گینزا» (Tokyu plaza Ginza) وجود دارند.
این بازار خیابانی که بین ایستگاههای قطار شهری «یوانو» (ueno) و« اکاچیماچی» (Okachimachi) قرار دارد همیشه مملو از جمعیت است و در واقع بهتر است بگوئیم در حال انفجار از جمعیت است!
هر چیزی که شما فکر بکنید در این بازار فروخته میشود. از کیف و لباس و لوازم تزئینی گرفته تا ماهی و انواع ادویهها. اگر دیدید که در این بازار عدهای روی صندلی ایستادهاند و فریاد میزنند تا نان را با تخفیف بفروشند اصلا تعجب نکنید.دیدن این بازار را به هیچ عنوان از دست ندهید.
نزدیکترین ایستگاه: یوانو ueno
مرکز خرید گرند بری در منطقه «مینامی ماچیدا» (Minami Machida) در واقع یک «اوت لت» (outlet) شناخته شده و معروف در توکیو است. در این مجتمع تجاری، فروشگاههای انواع برندهای مطرح دنیا مثل «آدیداس» (Adidas)، «نایک» (Nike)، «کوچ» (Coach)، «گپ» (Gap)، «الدناوی» (old navy)، «فرنچ فرانس» (French franc)، «مونت بل» (Mont Bell) و «بروکس برادرز» (Brooks Brothers) اجناس خود را با قیمتهای ارزانتر از جاهای دیگر (به علت تک سایز شدن اجناس و یا مد سال نبودن) عرضه میکنند. این مرکز خرید کمی از مرکز شهر فاصله دارد. چیزی حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه از شیبویا.
نزدیکترین ایستگاه: مینامی ماچیدا Minami machida
ونوس فورت نیز یکی دیگر از مراکز outlet در توکیو است. برندهایی همچون «پوما» (Puma)، «لیوایز» (Levi’s) و «سامسونیت» (Samsonite) اجناس خود را با نازلترین قیمتها عرضه میکنند.
نزدیکترین ایستگاه: آاومی، توکیو تلهپورت Aomi,Tokyo Teleport
سوگامو که گاهی اوقات به نام محلهی پیرزنهای راجوکو نامیده میشود، بیشتر به خاطر «جیزودوری» (Jizo Dori) که یک خیابان ۸۰۰ متری پر از مغازه و فروشگاههای بزرگ است شهرت دارد. اغلب مشتریان این منطقه سالمندان هستند و رنج سنی عابران به طور معمول کمی بیشتر از سایر مناطق است. این منطقه به خاطر مغازههای خوراکیفروشی که خوراکیهای معروف ژاپنی مثل «شیدودایفوک» Shido-Daifuk، کیک برنجی پوند به همراه سس آرد شیرین را عرضه میکنند مشهور است.
نزدیکترین ایستگاه: سوگامو Sugamo
آکیهابارا مرکز لوازم الکترونیکی توکیو است. یکی از بزرگترین فروشگاههای این منطقه، فروشگاه ۹ طبقهای «یودوباشی» (Yodobashi) است. در طبقه اول انواع سیمکارت، در طبقه دوم انواع کامپیوتر و لبپتاپ و قطعات مربوطه، در طبقه سوم انواع دوربین و لوازم جانبی آن و در طبقه هفتم انواع بازیهای کامپیوتری و نرمافزارهای گوناگون عرضه میشود.
در محله ناکانو فروشگاهی است به نام فروشگاه اجناس به جا مانده مردم در قطارهای شهری که همان گونه که از نام فروشگاه مشخص است میتوان اجناس به جا مانده را با قیمتهای بسیار کم خریداری کرد. مرکز خرید «اتاکو» (Otaku) یکی از مراکز خرید مشهور این منطقه است. محله ناکانو مرکز بازیها و انیمیشنهای ژاپنی است. در ناکانو انواع کتابهای کمدی و طنز، فیلم و عروسکهای مشهور ژاپنی یافت میشود.
نزدیکترین ایستگاه: ناکانو (Nakanu) خط جیآرچو (JR Chuo)
دونکوئیجوت یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای است که در تمام توکیو شعبه دارد. در این فروشگاه هر آنچه را که فکر کنید میتوان یافت. از لوازم الکترونیکی گرفته تا محصولات بهداشتی. در قفسههای این فروشگاه میتوانید اقلامی با قیمتهای بسیار مناسب و تخفیف خورده را پیدا کنید.
آکروپولیس بنا به اظهارات وزارت فرهنگ هلنی، به عنوان مکان مقدس برجسته شهر باستانی آتن مورد استفاده قرار میگرفت. هدف اصلی از ساخت آن فراهم آوردن زمینهای مقدسی وقف آتنا، ایزد بانوی شهر بود. آکروپولیس میزبان جشنها، مراسم آیینی و رویدادهای مهم تاریخی دوران اوج قدرت آتن میشد. امروزه این مکان به عنوان یک شاهکار معماری، منبع غرور ملی و معروفترین محوطه باستانی در یونان شناخته میشود و یکی از نامزدهای عجایب هفتگانه جدید جهان بوده است. آکروپولیس یادمانی از شکوه عصر طلایی یونان به شمار میرود.
همانطور که شهردارهای کلانشهرهای مدرن برای ساخت و ساز و توسعه تلاش زیادی میکنند تا قدرت و زیبایی شهرشان را به نمایش بگذارند، در آکروپولیس باستانی نیز همین امر وجود داشته است. بنا به اظهارات باستانشناسی به نام «یوانا وِنیِری» که دراینباره برای وزارت فرهنگ هلنی نوشت، «پریکْلِس»، دولتمرد یونانی، ساخت و ساز انبوهی را در آکروپولیس پشتیبانی کرد. این پروژه حدود پنجاه سال به طول انجامید و طی آن از کارگران یونانی و خارجی استفاده شد. خروجیهای این روند چندین ساله امروزه برخی از معروفترین ساختمانهای جهان اند.
معروفترین ساختمان آکروپولیس پارتنون، یک معبد مستطیلی بود که آن را برای جایگزینی با دو معبد قدیمی آتنا ساختند. این سازه بین سالهای ۴۴۷ و ۴۴۸ قبل از میلاد، بعد از حمله ایرانیها به شهر بنا نهاده شد. از میان شاخصترین موارد داخل آن میتوان به ستونها اشاره کرد، هشت ستون در قسمتهای باریک، هفده ستون در قسمتهای عریض. سنتوریهای بالای ستونها دو صحنه کلیدی را به نمایش میگذارند: تولد آتنا و جنگ او به نام شهر با پوسایدون خدای دریاها. یکی دیگر از بناهای مهم اینجا ارِکتیون (Erechtheion)، معبدی است که حدود ۴۲۰ قبل از میلاد ساخته شد. این بنا نمونهای از سبک ایونیایی میباشد. ستونها در این سبک باریک و بلند بوده و اندکی تزئینات بیشتری دارند.
در قرن ششم، مسیحیها معابد آکروپولیس را تبدیل به کلیسا کردند. در قرن ۱۱ میلادی نیز پارتنون یک کلیسای جامع مسیحی شد. آکروپولیس بار دیگر در سال ۱۶۸۷ توسط ونیزیها اشغال شد. در اوایل دهه ۱۸۰۰ معابد آن به کلی غارت شدند ولی دوباره در سال ۱۸۲۲ طی جنگ استقلالطلبی یونان به دست کشور افتادند. در اوایل دهه ۱۹۰۰ بازسازیهای عمیقی در این محوطه آغاز شد که مدتهای زیادی به طول انجامیدند.
شهر لوسرن در شمال دریاچهای به همین نام در کشور سوئیس قرار دارد، جایی که رودخانه «ریوس» از آن نشات میگیرد. شهر لوسرن با قسمت مرکزی قرون وسطایی، ساختمانهای تاریخی زیبا و فضاهای دلنشین، به یکی از محبوبترین جاذبههای توریستی کشور سوئیس مبدل شده است. بسیاری از بازدیدکنندگان برای دیدن اجرای باشکوه ارکسترها و تکنوازان در جشنوارههای موسیقی تابستانی و دیگر جشنوارهها و حتی بازدید از بندهای موسیقی مختلف به این شهر سفر میکنند.
اولین اشاره به این شهر توسط مورخان به حدود سال 840 میلادی بر میگردد. شهر لوسرن پس از باز شدن معبر «سنت گوتارد» در میان رشته کوههای آلپ در قرن 13 میلادی، به یک شهر مهم تجاری تبدیل شد. در ادامه به جاذبههای برتر گردشگری این شهر زیبا نگاهی خواهیم انداخت:
یکی از بارزترین مشخصههای شهر لوسرن، یک پل چوبی سرپوشیده مورب در سرتاسر رودخانه «ریوس» به نام «پل چپل» است. این پل نه تنها یکی از مشخصههای زیبای شهر «لوسرن»، بلکه یک پل تاریخی و با قدمت است که تاریخ ساخت آن به سال 1333 میلادی باز میگردد. وجود بیش از 100 عکس با قدمتی 400 ساله در فضای داخل و تصویر «قدیس حامی» از دیدنیهای ارزشمند این پل به حساب میآیند. پل چپل در سال 1993 میلادی طی یک آتش سوزی به شدت آسیب دید؛ اما هم اکنون کاملاً بازسازی و ترمیم شده است. پل چپل بهصورت هشت ضلعی ساخته شده و شامل یک برج آب با قدمت 800 ساله با بیش از 34 متر ارتفاع میشود. ترکیب معماری این پل و برج مجاور آن، از مناسبترین صحنهها برای عکاسی در کشور سوئیس به شمار میآید.
شهر قدیمی لوسرن، در پهنای راست رودخانه «ریوس»، هنوز هم مآمن بسیاری از خانههای شهرنشینان قدیمی و فوارههای بسیاری است. برخی از ساختمانهای چوبی واقع در خیابانهای سنگفرش قسمت «قدیمی شهر»، با رنگهای روشن رنگآمیزی شده و فضایی افسانهای به این شهر بخشیدهاند. در این منطقه بنای «التس راتوس» (Altes Rathaus)، سالن اصلی شهر قدیمی با سبک معماری رنسانس ایتالیایی در حدود سالهای 1606 تا 1606 میلادی ساخته شده و در مجاورت آن، یک برج با قدمتی از حدود قرن 14 میلادی قرار دارد. در غرب آن میتوانید تصاویری متعلق به «وین مارک» و همچنین چشمهی زیبای «لیت گوتیک» (Late Gothic) را ببینید. در «کاپل پلاتز»، قدیمیترین کلیسای شهر، یعنی کلیسای «سنت پیتر» نیز دیدنیهای فراوان برای ارائه دارد، کلیسایی که در سال 1178 میلادی ساخته شد اما در قرن 18 میلادی به شکل کنونی خود بازسازی شده است. قسمت قدیمی شهر شما را برای برای قدم زدنهای طولانی دعوت خواهد کرد.
شهرت این پل به خاطر قدمتش (که از چند قرن تجاوز میکند) زبانزد گردشگران جهان شده و یکی از دو پل دوقلوی باستانی معروف شهر لوسرن به حساب میآید. ساخت پل «اسپرور» به سال 1406 میلادی باز میگردد. در داخل فضای پل 45 نقاشی از «رقص مرگ» (یک قطعه سمفونیک) وجود دارد که در کشور «آلمان» تحت عنوان «Totentanz» شناخته میشود. نقاشیهای مذکور بین سالهای 1616 میلادی و 1637 میلادی توسط نقاش «کاسپر مگلینگر» و دانش آموزانش طرح زده شدهاند، این مجموعه نقاشی بهعنوان بزرگترین نمونه موجود در نوع خود در سطح بینالمللی شناخته میشود. این نقاشیها در قابهایی به رنگ سیاه قرار دارند؛ هر قاب شامل حکاکیهایی از اسامی، توضیحات نقاشی و نام مشتریان و اهدا کنندگانشان است. نقاشیهایی از پرتره برخی خیرین نیز در این بنا به چشم میخورد.
اگر شما به سبک هنری «پست امپرسیونیست» علاقهمند هستید، بازدید از « موزه هنر نوین» را به شما پیشنهاد میکنیم. از برترین آثار موجود در این موزه میتوان به آثار هنرمندانی از جمله «پل کله» و «پابلو پیکاسو» اشاره نمود. این موزه دربردارنده مجموعه آثار بزرگی از 20 هنرمند منصوب به قرون 19 و 20 میلادی است که در میان تمام آنها آثار «سزان»، «مونه»، «شاگال»، «براک»، «کاندینسکی»، «لژه»، «ماتیس» و «میرو» زبانزد هستند. 125 طراحی و نقاشی از «پل کله» در این موزه قرار دارد، به صورتی که پیشرفت سبک و روش وی بهخوبی قابل ملاحظه است. این مجموعه شامل آثاری از «پیکاسو» (که عمدتاً پس از سال 1938 میلادی طرح زده شدهاند) نیز هست. «آنجلا روسنگارت» که بنیانگذار این موزه به حساب میآید؛ خانهی پدری خود را به موزه تبدیل کرده است.
این مجموعهی بزرگ در سالنهای نمایش و نمایشگاههای رو باز، تمام اشکال ممکنه از حمل و نقل و همچنین ارتباطات و گردشگری را در معرض دید بازدیدکنندگان گذاشته است. در این موزه از مدلهای راهآهن و لوکوموتیو گرفته تا نمونههای واقعی انواع کشتی، هواپیما، موشک و خودرو قرار دارند؛ مطمئنا بازدید از این موزه بسیار مهیج خواهد بود. تمامی مراحل ساخت تونل راهآهن «سنت گوتارد» نیز در این موزه ارائه شده است. موزه حمل و نقل سوئیس دارای بزرگترین صفحه نمایش در کل کشور سوئیس بوده و افلاک نمای 150 پروژکتوری آن، از دیگر دیدنیهای این موزه جالب به حساب میآید.
اولین کلیسای بزرگ سوئیس با سبک معماری «باروک» برای یسعویون، مستقیماً در پهنه سمت چپ رود «ریوس» و در بین سالهای 1666 و 1677 میلادی ساخته شد. فضای داخلی این کلیسا در سال 1750 میلادی به سبک «روکوکو» به روز رسانی شد؛ در این راستا سقف کلیسا نیز بهصورت برجسته و پر رنگ و لعاب نقاشی و محراب کلیسا با سنگهای مرمر مصنوعی زیبایی امروزی خود را به دست آورد. پیشنهاد میکنیم که برای اجراها و کنسرتهای باشکوه این مکان، از قبل بلیط تهیه کنید و اوقات لذت بخشی را در چنین مراسمهایی سپری کنید.
در شمال «لون پلاتز»، بنای یادبود شیر، مجسمهای بزرگ از یک شیر در حال مرگ از جنس سنگ وجود دارد. این مجسمه توسط «توروالدسن» (Thorwaldsen) در سال 1820 میلادی طراحی شده است. این اثر تاریخی یادآور مرگ 26 افسر و بیش از 700 سرباز از سپاه کشور سوئیس، در حال حفاظت از «لویی شانزدهم» طی حمله به «تویلری» طی انقلاب فرانسه در سال 1792 میلادی است. این اثر تاریخی خاص، یکی از بهترین و شناخته شدهترین بناهای واقع در شهر لوسرن است، اما تنها تعداد انگشت شماری از گردشگران از دیگر بنای یادبود جنگ در «لون پلاتز» به نام «بورباکی پانورما» (Bourbaki Panorama) اطلاع دارند. در این بنا 11 هزار مترمربع نقاشی به شکل یک دایره چیده شده است. قدمت این نقاشیهای رئالیسم به سال 1879 میلادی باز میگردد و تداعیگر عقب نشینی ارتش فرانسه شرقی از جبهه جنگ با سوئیس در سال 1871 میلادی در طول جنگ فرانسه و پروس است. در این نقاشیها، چهرهها و اشیاء بسیار واقعی طرح زده شدهاند، به صورتی که نقاشی را تبدیل به یک صحنه سهبعدی میکنند.
در حاشیه شمالی شهر قدیمی لوسرن، یک دیوار با قدمتی بین سالهای 1350 تا 1408 میلادی وجود دارد. بخش مربوط به سالهای 1386 میلادی، هنوز هم تقریباً دست نخورده و بکر باقی مانده است. این بنا شامل 9 برج در سبکهای مختلف معماری است که از بالای چهار برج اصلی آن به نامهای «زیت»، «اشمیر»، «واچ» و «مانلی» کل منظرهی شهر، دریاچه و چشم انداز اطراف آن را میتوانید مشاهده کنید. قدیمیترین برج ساعت در سوئیس (برج زیت) در سال 1535 میلادی ساخته شده است که دقیقاً یک دقیقه قبل از تمام ساعتهای شهرستانهای دیگر زنگ خود را به صدا در میآورد. مکانیسم کار این ساعت از داخل برج به وضوح قابل مشاهده است.
باغ یخچال، اثر قابل توجهی در توصیف «عصر یخبندان» است و شامل یخچالهای طبیعی، تخته سنگهای نامنظم، یخهای عقب نشینی کرده و 32 چاه موجود در پایین آبشارهای حاصل از ذوب شدن تودههای یخی میباشد. نحوه شکل گیری برخی یخچالهای بزرگتر بهواسطه یک مدل نمایش داده شده و همچنین چگونگی تأثیر تغییرات آب و هوایی بر زمین نشان داده میشود. در موزه، نقشهای برجسته متفاوتی از جمله گروههای حیوانات آلپ، نمونه سنگها و ... وجود دارد. این موزه نه برای همه، اما برای کودکان بسیار سرگرم کننده است؛ بالأخص دخمه پرپیچ و خم و پر از آینهی آن!
در مجاورت صومعه «بندیکت»، برجهای دوقلوی کلیسای «هافکریش» قرار دارند که قدمتشان به حدود سالهای 1634-1639 میلادی میرسد. این بنا در بینسالهای 1634-1639 میلادی مورد بازسازی قرار گرفت، منتها برج دیگر کلیسا (مربوط به سال 1525 میلادی) عیناً نگاه داشته شد. این کلیسا، بهعنوان مهمترین کلیسای منصوب به دوره رنسانس در سوئیس شناخته میشود. در برج شمالی، یک مجسمه «لیت گوتیک» وجود دارد که نماد «عذاب» است و در داخل بنا، حکاکیهایی با قدمتی از سال 1639 میلادی خود نمایی میکنند. در اطراف کلیسا مقبره اعضای خانوادههای قدیمی شهر «لوسرن» قرار دارد. اگر چه فضای داخلی کلیسا نسبتاً ساده است، اما به دلیل محراب طلایی به سبک «باروک» خود شهرت فراوان دارد. لازم به ذکر است، هرساله تابستان، برنامه معروف «رسیتال» در این کلیسا برگزار میشود.